پیشنهادهایی برای احیای رابطه با همسر
|
2014/09/10, ساعت 16:36
ارسال: #1
|
|||
|
|||
پیشنهادهایی برای احیای رابطه با همسر
احتمالاً کسی یا کسانی را دیده اید که به دلیل بیماری، تصادف و یا هر علت دیگری برای لحظاتی قلب شان از تپش میآافتد و پزشک به محض معاینات اولیه، عملیات احیای قلبی- ریوی یا همان CPR را شروع می آکند.
به عقیده من رابطه با همسر سیستم قلبی-تنفسی زندگی مشترک است چرا که یک رابطه خوب به بخشهای دیگر زندگی خون و اکسیژن می رساند و به این ترتیب کمیت و کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار می دهد یعنی همان کارکردی که قلب و ریه برای بدن ما دارند. حال که رابطه با همسر را با این تعریف پذیرفتیم این موضوع را نیز تصدیق می کنیم که همان طور که به دلایل مختلف قلب دچار حمله میشود رابطه با همسر نیز به دلایل متعددی دچار حمله می شود که اگر به موقع عملیات احیا در مورد آن صورت نگیرد مرگ رابطه حتمی خواهد بود. اگر شما هم در زمره زوجها هستید که مدتی است دردی را در قلب تپنده زندگی تان یعنی رابطه با همسر احساس می کنید بهتر است قبل از اینکه با حمله ی مواجه شوید راهکارهای احیای آن را فرا بگیرید. برای احیای رابطه منتظر بروز حمله نباشید و از همین لحظه شروع کنید. همسرانی نیز که رابطه خوبی با یکدیگر دارند می توانند از این راهکارها برای تقویت هر چه بیشتر رابطهشان استفاده کنند. و اما راهکارها: 1 - خنده، شوخی، بازی زوجهایی که با هم می خندند و بیشتر می خندند از رابطه شان راضی تر هستند. برای اینکه میزان خنده های مشترک تان را بالا ببرید با هم شوخی کنید. شوخی کردن و سر به سر هم گذاشتن می تواند شما را به همدیگر نزدیک تر کند -بدیهی است که نوع شوخی ها باید متناسب با روحیات همسر باشد-. به علاوه مطالعات روانشناختی نشان می دهند که شوخی و خنده در زمان بروز مشکلات و اختلافات، زهر مسائل را میگیرد و به مثابه سپر یا ضربه گیر عمل می کند. از بازی هم غافل نشوید. چه کسی گفته که بازی فقط برای بچه هاست؟ شطرنج، گل یا پوچ، اسم-فامیل، بازی های رایانه ای و یا هر بازی دو نفره دیگری که در دسترس شما باشد و به آن علاقمند باشید خوب است. می توانید بچه ها را هم وارد بازی کنید. بازی های ورزشی بخصوص در فضای باز هم مفید است. مهم نیست چقدر وسطی، زو، والیبال، فوتبال یا بد مینتون بلد هستید مهم این است که وقتی را برای کنار هم بودن و لذت بردن از این فرصت فراهم آورید. 2 - در انداختن طرحی نو کارهای جدیدی را که برای هر دوی شما هیجان انگیز است امتحان کنید. این راهکار از دو جهت مفید فایده است: اول اینکه شما را به مانند یک تیم در کنار هم قرار می دهد دوم اینکه کمک میکند خاطره جدیدی از کنار هم بودن در ذهن تان نقش ببندد. وقتی کار هیجان انگیزی را که هر دو کمابیش به آن علاقمند هستید انجام می دهید احساس می کنید رابطه تان از حالت یکنواختی قبل خارج شده است، به همسرتان نزدیکتر شده اید، شادترید و به طور کلی رضایت شما از با هم بودن بیشتر شده است. برای اینکه طرح نویی دراندازید نیازی نیست کارهای خیلی خاص، پرهزینه و عجیبی انجام دهید. برای مثال اگر یک منطقه ی زیبا و خوش آب و هوایی در شهر محل زندگی شما هست که تا به حال فرصت نشده به آنجا بروید چادر و دیگر وسایل پیکنیک را جمع کنید و تعطیلات آخر هفته را در آنجا بگذرانید. مثل دو جهانگرد ماجراجو! 3 - یک تشکر کوچولو توجه به کارهای خوب همسر میتواند زندگی را تغییر دهد. این کار رابطه را تقویت می کند و میزان رضایت مندی شما را از آن افزایش می دهد. پس از همسرتان بیشتر تشکر کنید البته نه فقط به خاطر دست پخت خوب او یا خرید ماشین ظرفشویی. گاهی از همسرتان به خاطر ویژگی های اخلاقی خوبی که دارد سپاسگزاری کنید. تحقیقات علمی نشان داده است زوجهایی که بیشتر از هم قدردانی میآکنند سالهای بیشتری رضایتمندانه با هم زندگی می کنند. مواقعی پیش می آید که با اینکه با خودتان قرار گذاشته اید از همسرتان تشکر کنید اما بی حوصله تر از آن هستید که از پس این کار برآیید. پیشنهاد میشود در این موارد از بازیهای ذهنی برای تنظیم دوباره خلق تان کمک بگیرید: برای مثال تصور کنید اگر هرگز با همسرتان آشنا نمی شدید زندگی شما الآن چطور بود؟ یا تصور کنید اگر همسرتان این ویژگی خوب را نداشت زندگی شما چگونه میشد؟ شاید این بازی کمی آزار دهنده به نظر برسد اما موثر است. 4 - یک موفقیت، یک جشن فقط در روزگار سختی کنار همسرتان نباشید، بگذارید او در زمان خوشی هم حضور موثر و گرم شما را احساس کند. متأسفانه برخی از همسران آنقدر که به کنار هم بودن زن و شوهر در مشکلات اهمیت میدهند به کنار هم بودن در خوشیها اهمیت نمی دهند. برای مثال خانمی حاضر است برای کمک به کمرنگ شدن تأثیر مشکل بیکاری و بی پولی همسرش در خانواده، هفته ای هفت روز کار کند اما وقتی شوهر بعد از مدتها بیکاری اولین حقوق را می گیرد و از این بابت خوشحال است به یک ابراز خرسندی ساده کفایت میکند. یا برعکس مردی برای درمان همسر بیمارش تلاش زیادی میکند اما وقتی او بعد از مدتها دوباره برای خانواده شام درست میکند با یک تشکر خشک و خالی از آن میگذرد. این در حالی است که هر کدام از این اتفاقها یک موفقیت هستند که بر حسب موقعیت بروزشان، موفقیتهای بزرگی هم محسوب میشوند. پس چرا نباید آنها را جشن گرفت؟ یک جشن ساده برای موفقیتها و یا به عبارت ساده تر برای احساس حضور یکدیگر در لحظات خوب زندگی، تنشهای بین همسران را کاهش می دهد و آنها را شادتر میکند. دفعه بعد که همسرتان به موفقیتی دست یافت مثلاً به هدفی رسید که برای آن تلاش زیادی کرده بود یا حتی فقط یک روز خوب را پشت سر گذاشته بود حتماً برای او و در کنار او جشن بگیرید. یک جشن ساده! و آخر اینکه این راهکارها گرچه بسیار ساده به نظر می رسند اما به رابطه شما با همسرتان جانی تازه می بخشند. باور ندارید؟ امتحان کنید! تبیان آدم ها فقط آدم هستند نه بیشتر و نه کمتر کمتر از چیزی که هستند نگاهشان کنی:آنها راشکسته ای و بیش تر از آن حسابشان کنی آنها تورا میشکنند |
|||
|
2014/11/24, ساعت 15:59
ارسال: #2
|
|||
|
|||
RE: پیشنهادهایی برای احیای رابطه با همسر
شما هم نمی دانید چطور با همسرتان آشتی کنید؟
چند بار تا به حال برای اینکه جو خانه را بعد از یک بگومگوی حسابی عوض کنید، مجبور شدهاید اشتباههای خودتان که هیچ، اشتباه همسرتان را هم گردن بگیرید تا آشتی بینتان برقرار شود؟ شاید هم همیشه همسرتان برای صلح و دوستی پیشقدم میشود! پاگر شما هم نمیدانید برای آشتیکنان بعد از قهر چه باید بکنید یا اینکه چطور کلا جلوی قهر کردن را در خانهتان بگیرید، این مطلب را بخوانید. قهر کار بچههاست! وقتی 2 نفر با هم قهر میکنند یعنی یکی از 2 طرف یا هردو، مهارت حل مساله را بلد نیستند.یا از رو به رو شدن با آن می ترسند. قهر کردن مربوط به دوران سنی 5 تا 9 سال است؛ یعنی زمانی که افراد هنوز از لحاظ رشد شناختی توانمندیهای استدلالی را بهطور کامل کسب نکردهاند و نمیتوانند مسائل خود را از طریق استدلال منطقی حل کنند. به همین دلیل قهر کردن یک نقطه ضعف تلقی میشود و افرادی که بیشتر این رفتار را دارند باید به ضعف خودشان در مهارتها و اشکالاتی که دارند، واقف باشند. قهر نکنیم، چه کنیم؟! در شرایط بحرانی که مشکل حادی بین زوج ایجاد شده، چطور باید با مساله خود روبرو شوند. راهحل این است که زوج از روش «سکوت» استفاده کنند، نه روش قهر کردن! در روش سکوت که راهکاری موقت است، فرد باید به طرف مقابل توضیح دهد که: «با توجه به شرایطی که بین ما 2 نفر ایجاد شده و ناشی از هیجان است، ادامه بحث میتواند شرایطمان را بدتر کند و برایمان عوارض بیشتری در پی داشته باشد بنابراین ترجیح میدهم در این رابطه فعلا سکوت کنم.»! بهترین کار این است که افراد در زمان سکوت، برای سکوتشان زمان تعیین کنند. مثلا بگویند: «من ترجیح میدهم از الان تا فردا (پسفردا، آخر هفته یا هر زمانی که خودشان فکر میکنند مناسب است) درباره این مساله سکوت کنم.» قهرم اما حرف میزنم! یادتان است در سریال همسران، وقتی «مهین» با «کمال» قهر میکرد، «کمال» میپرسید: «قهری؟» و «مهین» میگفت: «بله!» «کمال» دوباره میپرسید: «حرف که میزنی؟!» و باز همان «بله» را از همسرش میشنید. نکته مهم درمورد روش سکوت، این است که سکوت 2 طرف مطلق نیست که کلا با هم حرف نزنند! بلکه فقط در مورد مساله مورد بحث سکوت میکنند اما در مورد سایر مسائل و روزمرههای زندگی با هم صحبت میکنند. از جمله نکات مهمی که در چنین مواقعی باید رعایت شود سلام کردن، خداحافظی کردن، اطلاع دادن به همسر در زمان ترک منزل (برای کار، خرید و...) و اعلام ساعت بازگشت و... اصولی است که برای قاعده سکوت وجود دارد و این سکوت در بسیاری مواقع ضروری است زیرا رابطه خراب نخواهد شد. قهر، قهر تا روز قیامت! همیشه این نکته باید در ذهنمان باشد که عامل به وجود آمدن یک مشکل، یک نفر نیست و همیشه 2 نفر در بروز مشکل نقش دارند. دومین نکته این است که زوج در چنین شرایطی نباید دنبال مقصر بگردند و هر کس باید مسئولیتهای خود را بپذیرد. زوج موفق زوجی هستند که در مواقع بروز مشکلات، هر کدام به صراحت اعلام کند که «مسئولیت این بخش از مشکل به عهده من است!» بعد از اینکه افراد تکلیف خود را در بروز بحران مشخص کردند که «من هم در بروز این شرایط و شدت آن مسئول هستم»، هر کدام از همسران که شجاعت بیشتری داشته باشد، قدم اول را برمیدارد و به همسرش میگوید «من در زمینه فلان موضوع فکر کردم و متوجه شدم مسئولیتش با من است و بابت این موضوع بهخصوص، معذرت میخواهم.» گاهی هم یکی از زوج رفتاری پرخاشگرانه دارد و از آنجا که این نوع رفتار تحت هر شرایطی ممنوع است، به همسرش توضیح میدهد که «بابت رفتار پرخاشگرانهام معذرت میخواهم.» اگر همسرتان مقاومت میکند... افرادی که همسرشان فرد مقاومی است و به سختی نظرش را تغییر میدهد، برای اینکه شرایط را از جو تنشزا خارج کنند، همه مسئولیتها را به تنهایی به عهده میگیرند و اعلام میکنند مسئولیت تمام مشکلاتی که باعث بروز تنش شده، به عهده خودشان است. وقتی فردی همه بار مسئولیتها را در بروز شرایط بحران به دوش میگیرد، بدون اینکه این باور را داشته باشد خودش در بروز کل ماجرا مقصر است، قاعدتا احساس خوبی از این رابطه نخواهد داشت. منتظر عذرخواهی نباشید وقتی منتظرید همسرتان مسئولیت کارش را به عهده بگیرد، ادامه بحث به گفتن جملههایی مثل این: «من اشتباه کردم چنین چیزی را گفتم اما تو هم بپذیر که فلان کار را کردی! قبول کن که اینجای ماجرا تقصیر تو بود و...» خواهد کشید! اصلا فرض کنید طرف مقابل دلش نمیخواهد مسئولیت رفتارش را بپذیرد! گفتن جملههای اینچنینی و سرزنشآمیز، فقط باعث میشود تاثیر حرفهای شما برای شروع دوباره ارتباط از بین برود. کافی است خیلی شفاف بیان کنید که «مسئولیت فلان رفتار و فلان جمله و فلان کار، با من بوده»، همین یک جمله نشان میدهد مسئولیت بقیه ماجرا با شما نبوده! اگر طاقت ندارید... ممکن است این سوال پیش بیاید که تا کی فقط یکی از طرفین باید به اشتباههای خود اقرار کند و سکوت طرف مقابل را نادیده بگیرد؟! اصولا روابط زوج باید متعادل باشد و این رابطه به مذاکره و گفتوگو نیاز دارد. وقتی باب گفتوگو در رابطه زوج قطع میشود، مطمئنا دچار آسیبهای مختلفی میشود اما رابطهای که در آن زوج روابط عاطفی و احساس خوبی نسبت به هم دارند، بهتر است مشکلات و چالشهای ذهنیشان را برای یکدیگر مطرح کنند. برای این کار باید در موقعیتهای آرام و مناسب مثلا موقع قدم زدن در پارک با لحنی آرام و بدون تنش، بدون متهم کردن همسر با این جملهها «یادت هست سر فلان موضوع بحثمان شده بود؟ من مسئولیتهای خودم را پذیرفتم اما تو چیزی در رابطه با مسئولیتهای خودت نگفتی. این مساله من را نگران کرده که آیا شما واقعا به این نتیجه نرسیدهای که در این قضیه شاید تو هم مسئولیتی داشته باشی؟» با همسرشان صحبت کنند. یادتان باشد کلماتی مثل «شاید، فکر کنم، احساس میکنم و...» و همینطور لحن آرام و بدون پرخاش نقشی مهم و کلیدی دارند و اگر جای اینها لغات و لحن دیگری استفاده شود طبیعتا منجر به تنش خواهد شد. اگر اشتباهش را نپذیرفت اگر موضوع را در موقعیتی مناسب مطرح کنید، نتیجهاش از 2 حال خارج نیست؛ یا پذیرفته میشود یا پذیرفته نمیشود. اگر پذیرفته شود که عالی است اما اگر پذیرفته نشود، میتوانید حرفتان را اینطور ادامه دهید: «خب ذهن من در این زمینه چندان قانع نمیشود و من مطمئنم اگر در آینده مشکلی بینمان پیش بیاید، توانایی پذیرش مسئولیتهای خودم را داشته باشم تا شرایط آرام شود و...» یادتان باشد در صورتی که مشکل با گفتوگو و مذاکره حل نشود و به مشکلات تکرارشونده تبدیل شود، به مداخله تخصصی و مشاور نیاز است . زندگی + آدم ها فقط آدم هستند نه بیشتر و نه کمتر کمتر از چیزی که هستند نگاهشان کنی:آنها راشکسته ای و بیش تر از آن حسابشان کنی آنها تورا میشکنند |
|||
|
|