پرخاشگران کوچـــک!
برخی از کودکان به طور طبیعی پرانرژی، خستگی ناپذیر و پر هیجانند. آنها احتمالا هر کاری که بزرگترها میگویند، انجام نمیدهند و بسیار پر سر و صدا و جنجالی هستند و به سختی یکجا مینشینند؛ مثلا هنگام غذا خوردن، چندین بار از روی صندلی بلند میشوند و پی بازیگوشی میروند؛ تا جایی که غذایشان سرد میشود! البته بیشفعالی کودکان مساله نگرانکنندهای نیست. کودکانی که در توجه و تمرکز کردن دچار مشکل هستند و بیش از اندازه تحرک و جنب و جوش دارند، اگر در سنین کودکی مورد حمایت و کمک قرار نگیرند، مشکلاتشان تا بزرگسالی ادامه مییابد و این مساله حتی روی شغل آنها در آینده نیز تاثیر میگذارد؛ مثلا به مدت طولانی نمیتوانند یک شغل را ادامه دهند و مرتب کارشان را عوض میکنند و این مساله به خودی خود موجب استرس خانواده آنها میشود.
درک کودک بیشفعال
برای درک اینکه چرا برخی از کودکان و نوجوانان تمرکز فکری ضعیفی دارند و بسیار فعال و پر جنب و جوش و بیقرار هستند، بهتر است موارد زیرا را بخوانید: برخی از کودکان به طور ذاتی ناهنجار، خشن و توفانی هستند. این مساله جای نگرانی ندارد؛ چون طبیعت آنها به این شکل است. پدر و مادرهایی که غمگین، نگران و مضطرب هستند، کمتر به کودکان خود توجه میکنند. این کودکان برای جلب توجه پدر و مادر خود پر تحرکتر و پر سر و صداتر و معمولا بسیار نافرمان و سرکش میشوند. توجه اندک، بسیار بهتر از بیتوجهی است.
برخی از کودکان در یادگیری مشکل دارند و این مشکل باعث میشود سر به هوا و کم تمرکز شوند. علت بیشفعالی این نیست که والدین کودک، پدر و مادر خوبی نبودهاند. همچنین رابطه قطعی با مصرف زیاد مواد قندی ندارد. واکسنها نیز موجب ایجاد آن نمیشوند. بیشفعالی منشاء زیست شناختی دارد که هنوز به درستی شناخته نشده است. احتمالا ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی عامل به وجود آمدن این اختلال است. برخی از کودکان نسبت به برخی غذاها و آشامیدنیها حساسیت دارند و باعث میشود تمرکزشان کمتر شود. در چنین مواقعی باید آن غذاها را شناخت و کودک را از آن برحذر داشت.
کودکان بیشفعال در مورد کارها و اشیایی که به طور طبیعی باید در برابر آنها احساس خطر کنند، خطری حس نمیکنند. اختلالات سلوک نیز در برخی از آنها دیده میشود. برخی از این کودکان رفتارهای پرخاشگرانه دارند و حتی دیگران را نیز تهدید میکنند. این کودکان به سرعت حواسشان پرت میشود و به کوچکترین محرک بیرونی واکنش نشان میدهند. به علت دقت پایین، اغلب دچار اشتباه میشوند و مرتبا مورد انتقاد قرار میگیرند. حدود نه درصد از کودکان دچار اختلال تمرکز و بیشفعالی هستند. احتمال تشخیص این اختلال در پسران سه برابر دختران است؛ ولی علت آن مشخص نیست. کودکان بیشفعال بدون فکر کردن عمل میکنند، بیش از اندازه فعالند و در تمرکز کردن مشکل دارند. این اختلال به عملکرد خانوادگی، اجتماعی و تحصیلی کودک آسیب میرساند؛ ولی با درمان مناسب میتوان این مشکل را کنترل کرد.
علائم
علائم اختلال بیشفعالی و فقدان توجه و تمرکز: این اختلال باعث میشود کودکان واکنشهای مختلفی از خود بروز دهند. کودکانی که دچار این اختلال هستند، نمیتوانند سر کلاس درس آنقدر صبر کنند تا نوبتشان شود و معمولا به حقوق سایر همکلاسیهای خود تجاوز میکنند. دور و بر میز و صندلیها چرخ میخورند، زیاد حرف میزنند و وسط حرف دیگران میپرند.
نشانههای دیگر این کودکان به قرار زیر است:
از کارهایی که به تلاش ذهنی و تفکر مربوط میشود، دوری میکنند. اسباببازیها، کتابها و وسایل خود را بیشتر از بقیه بچهها گم میکنند.
در گوش دادن مشکل دارند.
بیش از حد بینظم و ترتیب هستند. کارهای روزانه خود را فراموش میکنند. در فعالیتهای خود بیدقت هستند. همیشه در حال حرکت و آماده رفتن هستند. نمیتوانند حالت نشسته خود را حفظ کنند. زیاد حرف میزنند. بیش از حد میدوند و بالا و پایین میپرند.
درک کودک بیشفعال
کودکان رفتارها و علائم بیشفعالی را قبل از ۶-۷ سالگی نشان میدهند. بیشفعالی میتواند زمینه ژنتیکی داشته باشد. کودکانی که فقط یکی دوبار این علائم را از خود بروز دادهاند، لزوما بیشفعالی نیستند؛ زیرا تکرار مداوم این علائم نشانه وجود این اختلال در کودک است.براساس پژوهشها، مغز کودکانی که دچار اختلال بیشفعالی و عدم تمرکز و توجه هستند، در برخی نواحی خاص، کوچکتر و کم فعالیتتر از حد طبیعی است.مطالعات نشان میدهند که در این کودکان ضخامت کورتکس در ۱۰ سالگی به اوج میرسد؛ در حالی که در سایر کودکان این اتفاق حدود ۶- ۷ سالگی رخ میدهد. تولد زودهنگام، وزن بسیار کم هنگام تولد و آسیبهای مغزی در حین تولد، تماشای بیش از حد تلویزیون و برخی عوامل دیگر، میتوانند زمینه بروز این اختلال را فراهم کنند.
برخورد با کودک بیشفعال
با کودک بیشفعال خود ملایمتر و مهربانتر برخورد کنید. گاهی اوقات او را تحسین کنید تا مطمئن شود دوستش دارید. رفتار مناسب والدین، به این کودکان اعتماد به نفس بیشتری میدهد و احساس ارزشمندی میکنند و به همین ترتیب از میزان کمتوجهی آنان کاسته میشود.
هنگام صحبت کردن با کودک خود ارتباط چشمی برقرار کنید. با جملات ساده صحبت کنید و کلماتی را که کودک آنها را نمیفهمد، به کار نبرید. احساسات خود را به کودکتان بگویید؛ ولی مستقیم از او انتقاد نکنید؛ مثلا به او بگویید: «به خاطر اینکه وسایلت را جمع نمیکنی، ناراحتم.» رفتار کودک را تحسین کنید، نه شخصیت او را. از مقایسه او با سایر کودکان بپرهیزید. برای فرزند خود وقت بیشتری صرف کنید.
مطمئن شوید که او وظایفش را متوجه شده است. از کودک خود خواهش نکنید (چرا که پاسخ شما «نه» خواهد بود)، بلکه به او دستورهای کوتاه بدهید. برخی قوانین مربوط به خانه و خانواده و مدرسه را به طور شفاف برای او روشن کنید. یک ساختار زمانی ثابت برای غذا خوردن، انجام تکالیف، تماشای تلویزیون، بیدار شدن و به رختخواب رفتن تنظیم کنید. یک مکان آرام برای انجام تکالیف مدرسه کودک در نظر بگیرید. گاهی اوقات از روش محروم کردن استفاده کنید.
اگر اختلال کودک شما مربوط به تغذیهاش باشد، میتوانید از پزشک تغذیه کمک بگیرید. طبق وعدههای غذایی منظم به او غذا بدهید و وزن و قد او را مرتبا اندازهگیری کنید. انرژی اضافی کودک باید از طریق فعالیتهای مثبت، از جمله ورزش کردن، مصرف شود. بهتر است آنها را برای بازی به زمینهای بزرگ ببرید تا فعالیت و تحرک بیشتری داشته باشند. خوردنیهایی مثل چیپس، پفک، شکلات و … باعث تحریکپذیری کودکان میشوند. شاید لازم باشد برخی نکات و آموزشها را بارها و بارها برایش تکرار کنید؛ ولی هر بار ملایمت خود را حفظ کنید. از آنجایی که این دسته از کودکان هیچوقت بیکار نمیمانند، بهتر است نکاتی را که میخواهید به او آموزش دهید، در زمانهای مشخص باشد.
مراجعه به پزشک
وقتی که کودک بیش از اندازه کارهای خطرناک انجام میدهد و بدون توجه به عواقب خطرناک برخی کارها، اصرار شدیدی برای انجام آن دارد. وقتی که کودک در اثر جنب و جوش بیش از حد، بههیچ وجه استراحت نمیکند. وقتی که بیتوجهی و بیشفعالی او بسیار طولانی شود و این مساله روی فعالیتهای او در مدرسه و دوستیهایش تاثیر زیادی بگذارد.
دنیای سلامت
زیبــا شــو دات کام