جذابیت خود را پس بگیرید!
با وجودیکه اکثر افراد به این موضوع که بقیه در موردشان چه فکری میکنند، چندان اهمیت نمیدهند، اما واقعاً اینطور نیست، چون ما موجوداتی اجتماعی هستیم و دوست داریم با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم و دلمان میخواهد در محیطی که در آن زندگی میکنیم، مورد قبول واقع شویم و حتی جذاب جلوه کنیم. از طرفی برخی از ما به شدت به نظر دیگران وابسته هستیم و بدون تایید اطرافیان و نزدیکانمان نمیتوانیم زندگی کنیم. وابستگی به نظر دیگران عواقبی دارد که همه آنها مثبت و سازنده نیستند و گاهی نشان از وجود اختلال یا بیماری در فرد وابسته دارند، اما گاهی خوب و مناسب است که از بیرون و از دریچه نگاه دیگران به خود نگاه کنیم و نقاط ضعف و قوت خود را بشناسیم.
نقش تجربههای کودکی!
دیگران درباره شما نظرات متفاوتی دارند. اگر از نظرات آنها آگاه شوید، آیا میتوانید بگویید عقیدهتان درباره نظر آنها چیست؟
تحقیقات نشان میدهند این عقیده بستگی به این دارد که درباره خودتان چه فکری میکنید. درک شما از خودتان یا همان خود انگاره شما تا حد زیادی با دوران کودکی و رفتار والدین مرتبط است. نحوه واکنش مادر به اداها و گریههای کودک، به شدت بر انتظار کودک از دیگران تأثیر میگذارد، یعنی کودک منتظر است بقیه هم او را همان طور ببینند یا همانطور با او رفتار کنند، بنابراین اکثر کودکان طوری رفتار میکنند که تجارب قبلیشان تکرار شود. کودکی که مادرش چندان به او محل نگذاشته و او را نادیده گرفته طوری خود را از بقیه کنار میکشد که آنها هم بخواهند فاصلهشان را با او حفظ کنند، اما برعکس، کودکانی که مادرانشان پیوسته به آنها واکنش نشان دادهاند، اعتماد به نفس دارند و با هم سن و سالهای خود به راحتی ارتباط برقرار میکنند.
بنابراین دیدگاه، وقتی ما بزرگتر میشویم، بنا بر تجربه کودکی خود، به طور خودکار به دنبال دیدن انعکاس تصویر خود در چشم دیگران هستیم. افراد دوست دارند که در روابطشان با دیگران، خود انگارهشان را تقویت کنند. افرادی که خودانگارهای منفی دارند، ناخودآگاه، دیگران را وا میدارند تا از آنها ارزیابی سختی به عمل آورند، به خصوص اگر فکر کنند که آن شخص دوستشان دارد، چون ترجیح میدهند که حق با آنها باشد تا اینکه مورد تحسین قرار بگیرند!
نگاه شما، نگاه دیگران
معمولا اکثر ما نگاه ثابتی نسبت به خود داریم و انتظار داریم دیگران هم ما را همانطور ببینند. هر فردی برای ارزیابی دیگران روش خودش را دارد، اما جالب است که افراد، دیگران را همانند خودشان ارزیابی میکنند. آنها به طور معمول دیگران را از طریق لنزهای خودشان میبینند؛ مثلاً بعضی از افراد تقریباً به همه با دید مثبت نگاه میکنند و فکر میکنند همه خوشطینت هستند. برعکس، اگر کسی در نگاه به خودش خیلی سختگیر است، این سختگیری را برای بقیه هم اعمال میکند.
اما اگر احیاناً کسی شما را دوست نداشته باشد، همیشه آن را نشان نمیدهد، چون آدمها در ارتباط روزمرهشان خیلی رُک نیستند و در اکثر مواقع نمیتوان فهمید که دارند فیلم بازی میکنند یا احساسی که نشان میدهند واقعی است. بنابراین گاهی ابزاری برای پی بردن به قضاوت افراد نداریم مگر اینکه بتوانیم علایم و نشانهها را شناسایی و درست تفسیر کنیم.
ترس از ذرهبین دیگران
اگر شما کمی کنجکاو و بیشتر پذیرا باشید احتمالاً دوست دارید درباره خودتان زیاد بدانید. همچنین تمایل دارید وقتی دست به کاری میزنید، از دیگران درباره نحوه عمل خود سؤال کنید تا تقریباً متوجه شوید که در نظر دیگران چگونه به نظر میرسید، اما این به شرطی است که هنگام شنیدن نظر دیگران بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و در مقابل نظرات ناخوشایند آنها از کوره در نروید. در این صورت بهتر میتوانید از نظر دیگران درباره خودتان مطلع شوید و ذره بینهای اطرافیان را تحمل کنید، اما اگر از آن دسته افرادی باشید که به شدت تحت تأثیر احساسات خود قرار میگیرند یا اینکه اصلاً نمیتوانند آنها را بروز دهند، تشخیص و تعبیر واکنش افراد نسبت به خودتان، برای شما مشکل خواهد بود. اگر یاد بگیرید به موقع احساسات خود را بروز دهید و در لحظات حساس خود را کنترل کنید، بر حالات درونی خود تسلط بیشتری خواهید داشت و از حالات درونی افراد دیگر هم بیشتر خبردار میشوید. بیشتر مواقع ترس ما از شنیدن نظرات انتقادی و منفی از اینجا ناشی میشود که انتقاد را مترادف طرد شدن، ایجاد دشمنی یا فاصله، دوست داشتنی نبودن یا نظیر اینها میدانیم. اما اگر نگاهمان را نسبت به انتقاد تغییر دهیم و آن را بهترین روش برای خودشناسی و تغییر دادن خود و دگرگون ساختن نکات منفی رفتارمان بدانیم و مانند دستگاه متحول کننده و پاکسازی کننده روح و روان بدان نگاه کنیم، خودبهخود به پیشواز هر گونه انتقاد خواهیم رفت.
فرار از حقیقت تا آخر عمر!
بعضی از افراد طوری رفتار میکنند که مانع از این میشود دیگران به آنها درباره رفتارشان بازخورد بدهند و همین باعث میشود هیچ وقت به درستی نفهمند در نگاه دیگران چگونه به نظر میرسند، مثلاً مدیری که در برابر انتقاد حساس و پرخاشگر میشود یا دانشآموزی که موقع ارزیابی اشکش در میآید، هر دو کاری میکنند که همکاران یا معلمان، آنها را به حال خود رها کنند تا در مسیر اشتباه خود پیش بروند یا اینکه به آنها دروغ بگویند، چون میترسند انتقاد صادقانه و مستقیم فرد را در هم بشکند.
خودشیفتگی یا غرور زیاد نیز یکی دیگر از موانع است. آدمهای خودشیفته به شدت در ارزیابی خود جهتگیری دارند. این افراد به شدت از خودانگاره خویش طرفداری میکنند، حتی اگر این خود انگاره، انعکاسی از عدم ثبات روانی آنها باشد. کسانی را هم که انتقاد را مترادف طرد و دشمنی میدانند باید به این فهرست اضافه کرد. متاسفانه این فرار از حقایق گاهی تا آخر عمر ادامه پیدا میکند و فرد در حالیکه از خودش کاملا دور است با زندگی وداع میکند!
خودم را چگونه ببینم؟
معمولاً کسی ما را به طور مستقیم به نقد نمیکشد، مگر اینکه موقع بحث کردن باشد، چیزی از دهانش بپرد یا اینکه خود ما چنین درخواستی کنیم، بنابراین میتوانیم از یک عضو خانواده یا آشنای مورد اعتماد که نگاهی متعصبانه ندارد، درخواست کنیم صادقانه نظرش را بگوید و وجوه مثبت و منفی شخصیت ما را فهرست کند. این کار کمی سخت است، چون ما معمولاً از مورد قضاوت قرار گرفتن فرار میکنیم، اما اگر میخواهیم تصویر دقیقتری از خودمان داشته باشیم این کار ضروری است. یک راه مطمئن برای اینکه خود را از نگاه دیگران ببینیم، ضبط و تماشای نوار ویدئویی از خودمان است، اما یادمان باشد این تصویر را از فیلتر خود انگارهمان تماشا میکنیم، یعنی باز هم این من هستم که خودم را تماشا میکنم. همه ما دوست داریم احساس خوبی درباره خودمان داشته باشیم، اما از طرفی دوست داریم درباره خودمان بیشتر بدانیم، بنابراین برای برقراری تعادل بین داشتن احساس خوب و شناختن تصویری که از خود منعکس میکنیم، بهتر است با افرادی مشورت نماییم که هم بازخورد صحیح به ما بدهند و هم ما را به خاطر آنچه هستیم بپذیرند، نه به خاطر اثری که بر جای میگذاریم.
بزرگترین جذابیت!
در اینجا بد نیست اشارهای هم به عاملی داشته باشیم که من آن را «بزرگترین جذابیت» مینامم. بزرگترین جذابیت بر میگردد به «خود بودن». هر قدر بیشتر و بیشتر خودمان باشیم، جذابتر میشویم. انسان موجودی یکتا است. اگر بخواهد یکتا و منحصر به فرد بودن خود را با تقلید از دیگران، با شرطی شدگیها و با ادا درآوردن و نقاب زدن خدشهدار کند، همه جذابیتهای خود را به تدریج از دست میدهد، بنابراین بهترین راه برای جذاب بودن، مورد توجه و مورد احترام بودن و نترسیدن از نگاه و قضاوت دیگران این است که خودمان باشیم و رفتارها و حرکات دیگران را دنبال نکنیم. شاید باورتان نشود، اما بیشتر ما آنقدر از خود حقیقیمان دور شدهایم که در ابتدا «خود بودن» برایمان سختترین کار است. در نتیجه «خود بودن» را باید با تمرین و خودشناسی دوباره به دست آوریم. حتی بسیاری از اضطرابها و افسردگیها با خود بودن از میان میروند و به تدریج فرد شخصیت سالمتر و شکوفاتری پیدا میکند، شخصیتی که برایش موفقیت بیشتری به ارمغان خواهد آورد.
با سپاس از خانم رکسانا خوشابی کارشناس ارشد رشته مشاوره
زیبـــا شـــو دات کام
کاملا درسته. من ۳۵ سالمه و هنوز دارم با تجربیاتدوران کودکیم دست و پنجه نرم می کنم. خیلی سخته. یه عمر دلیل اینکه خودمو دوست داشتنی نمی دیدم ر و نمی دونستم حالا که با کلی مطالعه و … فهمیدم که رفتار مادرم دلیلش بوده باز هم تغییر دیدگاه سخته. کاش زنان و مردان قبل از بچه دار شدن یه کم روانشناسی می خوندند. البته الان وضع خیلی بهتر شده.
[پاسخ]
مطالبتان بسیار زیبا ،خواندنی وآموزنده است. متشکرم.
[پاسخ]
خوب بود.مرسی
[پاسخ]