اسرار برقراری ارتباط با کودک
کودکان علاقه زیادی به شنیدن صداهای اطرافیان و توجه کردن به حرفهای آنها را دارند. اگر یک کودک نوپا دارید با کمی توجه این مسأله را باچشمان خود خواهید دید. با کودک خود تا میتوانید حرف بزنید. برخی از مکالمات خود را به او و خودتان اختصاص دهید. اگر در حضور خواهر یا برادر بزرگترش با او حرف بزنید، او کمتر تلاش میکند تا کلمات و عبارات شما را تکرار کند. این مسأله وقتی که با او تنها هستید نتیجه بهتری دارد. اجازه دهید در حین صحبت کردن و حرف زدن صورت و تمام حالات شما را ببیند. گاهی اوقات میتوانید منظور خود را با برخی حرکات و عکسالمعلها نشان دهید. این زمان، زمان سربهسر گذاشتن نیست.
وقتی که آغوش خود را باز میکنید تا او را در بغل بگیرید، گفتن برخی جملات مثل کوچولوی زشت و لوس من کیه؟ باعث گیجی او میشود. زیرا در عین استفاده از کلماتی مثل زشت و لوس منظورتان ابراز محبت کردن است و در واقع میخواهید از زیبایی و شیرینی او حرف بزنید؛ اما همین مسأله او را دچار سردرگمی میکند به کودک خود کمک کنید تا منظور کلی شما را درک کند. مهم نیست که معنای دقیق کلمات شما را بفهمد همین اندازه که منظورتان را دریابد کافی است. اگر میخواهید به او غذا بدهید بعد از حاضر شدن غذا بشقاب را روی میز گذاشته و دستتان را به سمت او دراز کنید و به او بگویید که وقت غذا خوردن است. به این ترتیب او میفهمد که ناهار آماده است. با گذشت زمان و تکرار بیشتر کلمات و جملات، او معنای آنها را بهتر میفهمد و درک میکند. احساسات و هیجانات خود را با او تقسیم کنید. فرقی نمیکند که در چه موقعیتی و راجع به چه چیزی حرف میزنید؛ وقتی که با احساس و هیجان حرف میزنید، بیشتر او را جذب میکنید و او تحریک میشود تا با تلاش بیشتر هر آنچه را میگویید بهتر درک کند.
چگونه میتوانم به کودک نوپای خود کمک کنم تا بهتر ارتباط برقرار کند؟
به کودک خود کمک کنید تا بفهمد که حرف زدن و صحبت کردن برای ارتباط برقرار کردن است. اگر از طرفداران رادیو هستید و مرتب در خانه رادیو گوش میدهید، بهتر است گاهی اوقات موج رادیو را عوض کنید تا شنیدن صداها و تغییر آنها برای او ایجاد تنوع کند، در این حین اجازه دهید تا کودکتان معنای صداها را بدون تماشای چهرهها و دیدن حالات گویندگان آنها درک کند. اگر کمی با او تمرین کنید، میبینید که چقدر راحتتر زبان او را میفهمید و او نیز متقابلا بهتر شما را میفهمد.
کودکان راستگویی و دروغگویی را چگونه یاد میگیرند؟
ممکن است که کودک شما کلمات جدیدی را یاد بگیرد و درست هم از آنها استفاده کند؛ ولی او باریکبینی و مهارت بزرگترها را در رساندن منظورش ندارد و ممکن است اصلا مفهوم یک قول را نتواند درک کند؛ ولی در عین حال از کلمات درست استفاده کند.
مثلا وقتی که به او میگویید «پنج دقیقه دیگر هم میتوانی بازی کنی، ولی بعد باید مستقیم به رختخواب بروی» او با شادی به شما میگوید «قول!» در واقع با گفتن یک کلمه کوتاه منظورش را به شما میرساند. در واقع با این کلمه توافق خودش و شما را برای بازی بیشتر و بعد به رختخواب رفتن ابراز میکند؛ در حالیکه بعد از به اتمام رسیدن آن پنج دقیقه مورد نظر، یک پنج دقیقه دیگر از شما فرصت میخواهد و شما در اعتراض به او میگویید: «تو قول داده بودی.» ولی او هرگز مفهوم واقعی شما را از کلمه «قول» نمیتواند درک کند.
ممکن است کودکتان برخی مواقع دروغ بگوید و یا برخی حقیقتها و واقعیتها را انکار کند؛ بدون آنکه معنایی از صحت یا عدم صحت مسائل در ذهن داشته باشد. او همانگونه که احساس میکند، حرف میزند. مثلا با خواهرش دعوا میکند و در حین دعوا به زمین میخورد و زانویش خراش برمیدارد و به دروغ میگوید که خواهرش او را هل داده است؛ در حالیکه این حرف حقیقت ندارد، اما در نظر او حتی اگر خواهرش هم او را هل نداده باشد و زانویش را زخمی نکرده باشد، احساساتش را جریحهدار کرده است. او نوعی احساس راست را در قالب کلمات نادرست و دروغ بیان میکند و به جرأت میتوان گفت که دروغ گفتن کودکان با دروغ گفتن بزرگترها بسیار فرق دارد.
بسیاری از کودکان عاشق تکرار کردن هستند
کودکان نوپا تکرار کردن را دوست دارند، زیرا این روش بهترین راه یادگیری برای آنهاست. شنیدن یک حرف و تکرار زیاد آن، به کودکان کمک میکند تا در طول زمان، به اطلاعاتشان بیفزایند. کودکان (۱۲-۱۸ ماهه) نیاز بیشتری به تکرار دارند. وقتی که چیزی را از قبل آموخته باشند، با تکرار آن احساس لذت و شعف میکنند؛ زیرا با به زبان آوردن هر کلمه میتوانند کلمه یا جمله بعدی را حدس بزنند. مثلا وقتیکه یک داستان را چندین بار برایش تعریف کرده باشید، به راحتی میتواند آخر قصه را بگوید و در گفتن برخی از کلمات و جملات، شما را همراهی کند. به همین دلیل است که برخی از شعرها و آهنگها بیشتر در ذهن کودک ثبت میشود و از این راه نه تنها میتواند به تمرین مهارتهای تکلمی بپردازد و دایره لغاتش را تکمیل کند، بلکه با تکرار و مشارکت در گفتن کلمات و جملات احساس رضایتمندی زیادی به او دست میدهد. به همین دلیل کودکان برای تسلط یافتن روی یک موضوع، در تکرار کردن آن شرکت میکنند.
برای آنها تکرار روشی برای اثبات کردن است؛ اثبات هر آنچه که میتوانند انجام دهند و هر آنچه برایشان لذتبخش و هیجانآور است. پدر و مادرها نیز میتوانند از این فرصت نهایت استفاده را بکنند. آگاهی کودکان از آنچه که اتفاق میافتد و تکرار جملاتی که پیش از این بارها شنیدهاند، باعث میشود تا در این کار مادر یا پدر خود را همراهی کنند و به این ترتیب دست از یکدندگی و لجبازی برمیدارند و با آرامش بیشتری کار را انجام میدهند. کودکان با کنترل بیشتر، احساس امنیت و راحتی بیشتری میکنند. اگر یکسری از کارها را هر شب برایش تکرار کنید، مثل شام، دستشویی، مسواک زدن، قصه گفتن و بعد خواب، کودک شما با این روال و نظم خو میگیرد و راحتتر در این برنامهها شرکت میکند بعد از انجام هر کار از او بپرسید: «حالا نوبت چیه؟»
بهترین راه برای آموزش حروف الفبا به کودکان
اغلب کودکان در سنین دو تا سه سالگی برخی از حروف را تشخیص میدهند و در سنین ۴-۵ سالگی حروف بیشتری را میشناسند. این به معنای آن است که شما میتوانید آموزش حروف الفبا را از دو سالگی شروع کنید؛ اما توقع نداشته باشید در این مورد به طور کامل مسلط باشد. علاوه بر آموزشهای شما، کودکان نوپا از خواهر و برادر بزرگتر خود نیز چیزهای زیادی یاد میگیرند. آموزشهای بصری، استفاده از کتابهای رنگی الفبا، فرصت خوبی برای او فراهم میکند. کتابهایی که اشکال رنگی دارند، سرعت یادگیری کودکان را افزایش میدهند. اولین گام برای آموزش حروف الفبا به کودکان این است که او را به شنیدن قصه علاقهمند کنید. در سنین دو تا سه سالگی میتوانید آموزش چند حرف را شروع کنید؛ مثلا اسم او را بنویسید و روی هر حرف تمرکز کنید تا با حروف اسم خودش آشنا شود. نهایتا یاد میگیرد که با کنار هم قراردادن حروف، اسمش را بسازد.
این کار را میتوانید از راههای مختلف انجام دهید؛ مثلا حروف مورد نظر خود را روی در اتاق کودکتان بچسبانید. وقتی که یک حرف را یاد گرفت، با او یک بازی را شروع کنید و از او بخواهید کلمات دیگری را که با آن حرف شروع میشوند، برای شما نام ببرد. (یادگیری نوشتاری تا قبل از چهار سالگی غالبا امکانپذیر نیست؛ بنابراین اصلا در آموزشهای خود برنامههای نوشتاری را نگنجانید و فقط به جنبه شنیداری و بصری آن بپردازید). اگر بعد از آموزش حروف اسمش متوجه علاقه او شدید، میتوانید این کار را ادامه داده و حروف بیشتری به او یاد دهید. اغلب کودکان زیر چهار سال به این مسأله علاقه خاصی نشان نمیدهند؛ پس بهتر است که بین برنامههای آموزشیتان فاصله زمانی ایجاد کنید.
کودک ۱۸ ماهه من هنوز قادر به حرف زدن نیست، چکار باید بکنم؟
اغلب کودکان در ۱۲ ماهگی قادر به گفتن دستکم یک کلمه هستند و معمولا غیرعادی است که یک کودک ۱۸ ماهه نتواند حتی یک کلمه هم به زبان آورد؛ ولی در هر صورت این مسأله جای نگرانی ندارد. پسرهای زیر دو سال در مقایسه با دخترها رشد کندتری در مهارتهای زبانی (تکلمی) دارند. به علائم رشد تکلم کودک خود توجه کنید:
آیا کودک شما از ایما و اشاره استفاده میکند؟
اشاره کردن و نشان دادن آن چیزی که میخواهد، در واقع شروع حرف زدن کودک است.
آیا فکر میکنید کودکتان حرفهای شما را درک میکند؟
توانایی لازم برای فهم زبان، مقدمه توانایی حرف زدن است. اگر به نظر میرسد که کودکتان میتواند حرفهای شما و سایر اطرافیان را بفهمد، مطمئن باشید که بهزودی حرف زدن را شروع میکند.
آیا کودک شما از حرکات فیزیکی و تغییر حالات چهرهاش کمک میگیرد تا منظورش را به شما بفهماند؟
اغلب کودکان به هر چه نیاز دارند، بدون کمک گرفتن از کلمات و با برخی علائم آن را نشان داده و این روش ارتباط برقرار کردن را به استفاده از کلمات سنگین ترجیح میدهند.
آیا کودک شما غرغر و ناله میکند؟
شاید پرسیدن این سوال به نظرتان کمی عجیب برسد، ولی پژوهشها نشان میدهند غرغر کودکان، خصوصا وقتیکه میخواهند به چیزی اشاره کنند، نوعی روش ارتباط برقرار کردن است. کودکانی که حرف نمیزنند و حتی غرغر و نقنق هم ندارند، مسلما دیرتر از سایرین به حرف زدن میافتند. اگر کودک شما هیچیک از این علائم زبانی را نشان نمیدهد، بهتر است او را نزد پزشک متخصص برده و وضعیت را برایش شرح دهید.
ماهنامه دنیای سلامت
زیبــا شــو دات کام
لطفا راه های افزایش اعتماد به نفس وپررویی را در بچه ها را توضیح دهید
[پاسخ]
سلام خوب بود اما در مورد سایر مباحث روانشناسی هم بنویسید.
مثلا جراتمندی و پر رویی و حدود شوخی در جوانان
[پاسخ]