چگونه ارتباطات آسیب دیده یا قطع شده را بهبود بخشیم؟

هیچ ایامی بدتر از زمانی نیست که ارتباط بین دو دوست یا همکار خوب یا یک زوج عاشق، به هر علتی خراب شده باشد و علیرغم اینکه هر دو طرف از دوری یکدیگر رنج می‌برند اما هیچکدام پیشقدم نشوند تا دوباره این ارتباط آسیب دیده را بهبود بخشند

همیشه برای شروع دوباره امید هست. ارتباطات بین دو نفر که یکدیگر را بسیار دوست دارند، ممکن است ناگهانی و بعضا بدون دلیلی چندان جدی، از بین برود و چیزی جز نفرت باقی نماند. اگر واقعا مایلید که ارتباطات قطع شده خود با دیگران را اصلاح کرده و کدورت‌های ایجاد شده را از میان بردارید تا آخر مطلب با ما باشید.

وقت بگذارید

این قطعی ارتباط، فرقی نمی‌کند یک طرفه باشد یا دو طرفه. هر یک از طرفین باید برای از بین بردن کدورت ایجاد شده و برقراری مجدد ارتباط وقت بگذارند. باید تمام خشم‌هایی که از هم دارند را آزاد کنند و تمام صدماتی را که از یکدیگر دیده‌اند، ‌فراموش کنند تا بتوانند به آرامش برسند و بتوانند تصمیم گیری درستی داشته باشند.

برای برخی مردم گذر از این مرحله، فقط چند روز یا چند هفته طول می‌کشد. برای برخی هم ممکن است ماهها یا حتی سال‌ها طول بکشد. زمان رسیدن به این مرحله اهمیتی ندارد و مستقیما به ویژگی‌های شخصیتی هر کس بستگی دارد.

حساس باشید

اگر آغازگر این جدایی شما بودید قاعدتا زمان رسیدن به مرحله‌ی جبران، برای شما کوتاه‌تر خواهد بود. اگر طرف مقابل شمامایل باشد همه اشکال ارتباطی‌اش با شما را قطع کند، هرگز سعی نکنید او را متقاعد کنید زیرا نمی توانید و نباید کسی را وادار به انجام کاری کنید.

با گام‌ها و اقدامات کوچک شروع کنید

با اقدامات کوچک سعی کنید طرف مقابل خود را از لحاظ ذهنی آماده کنید. مثلا یک ایمیل یا یک پیامک می‌تواند آغازگر خوبی باشد. از گفت و گوی طولانی بپرهیزید زیرا به لحاظ طبیعت انسانی صحبت کردن در باره گذشته،‌ در این مرحله نمی‌تواند ایده خوبی باشد.

عذرخواهی کنید

اگر در شکسته شدن این ارتباط شما مقصر هستید، حتما باید صمیمانه عذرخواهی کنید. اگر رفتار شما طوری باشد که طرف مقابل حس کند که چندان هم از آسیبی که وارد کرده‌اید پشیمان نیستید، این آشتی به وقوع نخواهد پیوست.

مثبت باشید

سعی کنید در کلام و در عمل مثبت باشید. حتی در جایی که طرف مقابل شما هم حضور ندارد، ‌از مسیر مثبت خارج نشوید، ‌زیرا ممکن است حرف‌های احیانا منفی که شما جاهای دیگر و در غیبت دوست خود مطرح کنید هم به طریقی به گوش دوستتان برسد و رغبت او را برای ترمیم این ارتباط از بین ببرد.

با احترام رفتار کنید

اگر واقعا تصمیم دارید ارتباط آسیب دیده‌ای را اصلاح کنید، حتما احترام آمیز رفتار کنید. حتی در حضور دیگران هم بهتر است چیزی در مورد اتفاقاتی که بین شما افتاده صحبت نکنید. به این روش حتی حسادت دیگران را هم بر نمی انگیزید.

صادق باشید

زمانی که موقعیت مناسب شد و خواستید در باره علت کارهایی که کردید که باعث شد به ارتباط‌تان آسیب برسد،صحبت کنید در مورد اشتباهاتی که مرتکب شدید صادق باشید. دروغگویی نه تنها کمکی به شما نمی‌کند بلکه اگر حقیقت ماجرا از جایی دیگر کشف شود، کار بدتر خواهد شد.

پایه و اساس را بر دوستی بگذارید

کلید اصلاح ارتباطات، صرف نظر از اینکه بخواهید صمیمیت گذشته را دوباره پیدا کنید یا حتی صمیمی تر از گذشته بشوید، داشتن یک دوستی قوی و محکم است. بیاموزید که دوستانه صحبت کنید، ‌احترام یکدیگر را حفظ کنید و مانند دوستان خوب به هم بچسبید. بسیاری از زوج‌های موفق زندگی، کاری یا تحقیقاتی، در ابتدا دوستان بسیار خوبی برای هم بوده‌اند.

گرچه حل کردن مشکل یک ارتباط می‌تواند مرحله‌ای بسیار سخت در زندگی باشد اما هر ارتباط شکست خورده‌ای درس‌هایی در مورد خود شما است که شما را برای فصل دیگری در زندگی آماده می‌کند.
هیچگاه از پیشقدم شدن برای زنده کردن یک ارتباط از بین رفته نترسید. یک نفس عمیق بکشید و به خاطر داشته باشید که دوست شما هم منتظر شماست.

برقراری مجدد یک ارتباط می‌تواند تاثیر بسزایی در شادمانی و آرامش بخشیدن به روح شما داشته باشد. داشتن یک دوست خوب و نزدیک، شادی و آرامش خاصی برایتان به ارمغان خواهد آورد.

گاهی اوقات برای جبران یک اشتباه خیلی دیر می‌شود و ناگهان دیگر دوستی وجود ندارد که شما بخواهید برایش جبران اشتباه کنید. پس تا زمان هست و دوست شما هم هست، گذشته‌ها را جبران کنید و با هم سفر خوبی به سوی جاودانگی داشته باشید.

همشهری آنلاین

زیبــا شــو دات کام

مطالب مرتبط

۲۸۶ دیدگاه‌

  1. کیمیا گفت:

    سلام بچه ها ازتون میخوام راهنماییم کنید ۵ماهه با بهترین دوستم قهر کردم الآن خیلی پشیمونم روز یکشنبه چند تا از دوستام اومدن مارو آشتی بدن. اونو اوردن به هزار زور چهار نفری گرفته بودنش منم که زیر بار نمیرفتم میگفتم من دوست نمیکنم خلاصه دیگه باهاش دوست نوردم از روز یکشنبه فکروذکرم شده اون اعصاب واسم نذاشته به نظرتون چی کنم چون میخوام مثله اول باهم باشیم خیلیییییییییییییی پشیمونم کاشکی همون روز باهاش دوس
    تی میکردم به نظرتون چی کنم تو رو خدا راهنماییم کنید

    [پاسخ]

    مبینا پاسخ در تاريخ فوریه 1st, 2016 14:39:

    کاش همون موقع معذرت خواهی میکردی
    ولی الانم دیر نشده ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازس
    سعیتو بکن
    امیدوارم دوست شید

    [پاسخ]

  2. الهام گفت:

    سلام

    من ۳ روز پیش با دوست همسرم که همکارشم هست و هفته قبل هم مهمون خونه ما بود یه بحثی رو به صورت پیام شروع مردیم البته من شروع کردم و بعدش یه دلخوری به وجود اومد و ناراحت شد.من از اینکه ناراحتش کرده بودم خیلی اعصابم خرد بود و بی اختیار هی می گفتم ببخشید و هی توضیح می دادم که توهینی نکردم ولی در جواب فقط می گفت دیگه ادامه ندیم و خداحافظ بعد من هی متن طولانی از اینکه متاسفم و خیلی احساسی معذرت خواهی می کردم اما اون فقط می گفت ادامه ندیدم و خداحافظ بعد من به هسرم گفتم که زنگ بزنه که ببینه ناراحته یا نه و گفت نه صحبت کردیم ناراحت نیست منم دیگه پیام ندادم تا فردا شبش که منو بلاک کرد.من واقعا اعصابم خرده که چیز خاصی نگفتم و این همه ناراحت شد.به نظرتون چی کار کنم که دوباره مثل قبل که با ما رفت و آمد داشت و راحت بود بشه؟ دوست ندارم به خاطر یه حرف من رابطش با همسرم قطع بشه.حرفی هم که بهش زدم اصلا ناشایست نبود.نمیدونم چرا خیلی ناراحت شد.

    [پاسخ]

  3. بیتا گفت:

    سلام من یه دختر نوجوونم یه دوست دارم اونم دختره هم کلاسیمه ینی هم سنیم با اونو سه تا از بچه ها رفتیم بازی وسط بازی این دوست صمیمیم هی گیر داد ب من از رو شوخی بعدبس که گیر داد من عصبانی شدم و دعوامون شد و ازش قهر کردم از بعدش خواست چن بار باهام بحرفه واسه آشتی بهش پا ندادم هی تیکه میپروندم (یا مینداختم) بهش بعد خودم رفتم آشتی کنم روم نمیشد باهاش بحرفم ب خاطر کارام واسش نقاشی عاشقانه میکشیدم یواشکی میزاشتم رو میزش ولی دیگه منو دوس نداره چیکار کنم علاقه و دوستی قبلیمون برگرده شبانه روز کارم شده گریه یک ماه و نیمه قهریم ببخشید زیاد نوشتم سرتون درد گرفت فقط تو رو خدا تو رو خدا تا ۴۸ساعت دیگه جوابمو بدین کمکم کنین بس که گریه کردم چشام شده کاسه خون مرسی

    [پاسخ]

  4. سینا گفت:

    salam
    man va khanome x 1 sal ba ham rabeteye fogholadeidashtim
    hame arezoye rabeteye maro dashtan. axamon hameja bod
    ama man eshtebah kardam va behesh khianat kardam va raftam
    baad az 3mah be eshtebaham pey bordam va be ghadri pashimon bodam ke vase jobranesh 1 sal hameekar kardam . hata nabood shodam . tu 6mah 45 kilo kam kardam baske zire feshar bodam ama rabetamon dorotnashod
    va hala be jahaye kheyli badi keshide va dg khobiham be cheshmesh nemian
    nemidonam chikar konam . onam kheyli zarbe khord
    torokhoda rahnamaim konid

    [پاسخ]

  5. میترا گفت:

    سلام بچه ها خوبین؟ب راهنماییاتون نیاز دارم من چهار پنج ماهه با پسری دوست شدم پسره خیلی خوب و خوش خنده و شوخی بود اصلا باهم دعوا نمیکردیم هروقتم اگه من ازش ناراحت میشدم بهم ز میزد و منو میخندوند ولی دو هفته پیش من الکی بهش گیر دادم و باهم دعوا کردیم فقط من یک کلمه گفتم بسلامت اونم رفت …….
    بعدش پشیمون شدم هرچی تماس میگیرم باهاش جوابمو نمیده بهش پیام میدم جواب نمیده.دارم دیوونه میشم نه بهم میگه نمیخواد منو نه آشتی میکنه. فقط ی بار با شماره دیگه ز زدم گفت کار دارم و تلفن و قطع کرد چیکار کنم برگرده خیلی دوسش دارم 🙁

    [پاسخ]

    مبینا پاسخ در تاريخ فوریه 1st, 2016 14:42:

    به نظرم محلش نذار و بهش اس بده بگو به درک که دیگه منو نمی خوای اینطوری میسوزه
    اصلا دوست پسر میخوای چیکار زشته

    [پاسخ]

    اریا پاسخ در تاريخ فوریه 7th, 2016 22:36:

    ههههههههههه.

    [پاسخ]

    محمد 102 پاسخ در تاريخ دسامبر 11th, 2016 22:09:

    از اول نمیبایستی این حرف بزنی این دوستت زیاد مخندید حتما خیلی از کجا به عیراز پیشت خیلی غمگینه و تو درکش تمیکردی الان خودش هم میخواد بهت بر گرده ولی غرورش نمیزاره

    [پاسخ]

  6. پسری از جنس خاک گفت:

    سلام به همگی منم یه روزی مثل شماها حالم خراب و قروقاطی بود مثلا یکی منو میخواس ولی اشتباها فقط برا سرگرمیش بودیم …۳ماه بعد فهمیدم با یکی دیگه س .من بهش علاقه مند شدم اما اون سرد شد الان ی مدت تازهر فهمیدم منو فقط واص جوووونیام میخواس اخه ۳۰سال سنش بود منم۲۱ الان منو ول کرد سر اینکه بهش گیر میدادم مسگفتم چرا همش بهونه میاری نیستی …داداشا و خواهرای گلم…میدونم سخته جدا بودن از کسی که همه ی دنیاتون شده از نظر خودتون اما .این فکر اشتباهه خدد دوستتوت داشته مطمعن باشید هیچ شریکی م پشت پناهی مث خودش نیست براتون بهش توکل کنسد همین طور که من گناهکار بهش توکل کردم…به عشقی ک از دست دادید هم فکر نکنید چون اون دنیا روز قسامت میشه از خدا بخوایدیتش…پایان

    [پاسخ]

  7. بنیامین گفت:

    سلام دوستام لطفا راجب این مشکل من راهنماییم کنید
    من یک سال قبل با ی دختر اشناشدم خودم ۲۳و دختره۱۷سالشه تو این مدت دوطرف خیلی همو دوس داشتیم و من هنوزم دارمش یک ماه پیش سر یک قضیه ای و بخاطر اخلاق بد من بحثمون شد و من چند تا حرف بد بهش زدم بعدش سریع پشیمون شدم از رفتارم و رفتم عذر خواهی ولی اون جوابمو نمیداد یک دو هفته گذشت هی از من اسرار ولی از اون اصلا خبری نشد بعد دو هفته جواب ی اسو داد و به بعدش همش میگفت من ازت سرد شدمو این حرفا منم هر دفعه براش گل و کادو میگرفتم و بهش میدادم شرایط داشت بهتر میشد ک ی از خدا بی خبر پیش خانوادش لوش داد الان گوشی نداره فقط بعد مدرسش میتونم ببینمش و بازم براش کادو گرفتمو بردم و قبول کرده ولی حرفش اینه ک میگه من هیچ حسی ندارم بهت و نمیخام با تو یا هیچ پسر دیگه ای باشم هر چی خواهش و اسرار کردم انگار ن انگار الان من موندم ک چیکا کنم نمیخام از دستش بدم چون واقعا دوسش دارم اگه کسی راه حلی داره بگه مرسی

    [پاسخ]

    بهنام پاسخ در تاريخ ژانویه 15th, 2016 14:48:

    سلام اگه واقعا دوسش داری و میخوای ک تنها برای تو باشه.هیچ وقت به حال خودش رهاش نکن این ب این معنی نیس ک ازارش بدی نه طوری پیش بری ک بفهمه تو خیلی براش مهمی اینکه اون حرفارو بهش زدی واقعا پشیمونی.از دوستاش جویای حالش شو بگو ک میخوای با مادرش صحبت کنی.هدفت رو ب مادرش بگو نترس چون اگه دوسش داشته باشی این کارو انجام میدی.بگو ک مقصدت زندگی با دخترشه.اگه باز هم ن شنیدی کوتاه نیا.بعد اسرار ی مدت تو نباش.این صحبت ها اختصاری از رابطه قطع بوده ک الان بهبود پیدا کرده امیدوارم توام کارت ردیف شه.

    [پاسخ]

    حسن پاسخ در تاريخ ژانویه 16th, 2016 10:47:

    امکان داره اون موقع که بهش حرفا های ناجو زدی ودلشو شکستی ی راه بهت میگم اونم اینه باید با دختر درمورد فاطله که بین شما افتاده بپرسی و قول میدهم شاید جواب بده من خودم این کار کردم جواب داد فقط طبحت کن با لحن مپبت بای

    [پاسخ]

  8. پیام پسر ۲۵ساله گفت:

    با سلام من پسری هستم ۲۵ساله که تا دختری دوست بودم خیلی ام دوستش دارم ما هشت ماه تمام باهم دوست بودیم ولی الان دو روزه قهر کرده نمیخواد منو بخاطر اشتباه من که به حرف دیگران اعتماد کردم رفتم تقیبش کردم هیچ اشتباهی ازش ندیدم ولی توی این تقیب کردن فهمیدم که من دارم تقیش میکنم ازم ناراحت شد حالا پشیمونم هرکاری میکنم نمیبخشه منو چکار کنم متشکرم اگه منو راهنمایی کنید

    [پاسخ]

  9. مجتبی گفت:

    من با فامیلم قبلا دوست بودم و حس خوبی بش داشتم بعد از چند ماه این دوستی رو بهم زدم و با دختر دیگهای دوست شدم و بعد از مدت طولانی که ۳سال گذشت از رفتارم پشیمان که چرا فامیلم رو آزرده کردم و از او دل کندم و حس میکنم هیشکس نمیتونه جای دختر فامیلم و تو دلم بگیره و الان ک میرم سمت فامیلمون میگه دیگه حسی نسبت به من نداره و نمی تونه حس عاطفی رو مابینمون بر قرار کنه ولی من خیلی دوسش دارم اونم میگه میخوام تلاش کنم که دوست داشته باشم ولی من سردی رو درش کاملا احساس میکنم از طرفی شهر ما از هم دور و بیشتر تماس داریم که وقتی من میبینم سرد و تماس من بیشتر ازیتش میکنه کم تماس میگیرم و ابراز حس دوست داشتنم میرنجه و میگه نگو عاشقتم و دوست دارم,دیگه نمی دونم چیکار کنم وا موندم حتی هدیه هم نمیتونه زیاد خوشحالش کنه لطفا بگین چیکر کنم؟

    [پاسخ]

  10. **NA** گفت:

    سلام
    من خودم یک دخترم ک عشقم دو روزه تازه ترکم کرده و بر نمیگرده فقط واسه ی مساله ی کوچیک بعد از سه سال رابطه
    پس میدونم اگه الان ک دو ماهه کات کنید خیلی بهتره
    و با هیچکس دیگه نباشید تا ازدواج
    من تمام زندگیمو دارم از دست میدم
    سنم کمه اما سه سال کم نیس
    اما ب هر حال اگه میخواید برگرده
    نمیدونم مشکلتون حل شده یا ن
    اما ب عنوان ی دختر باید بگم اگه ادرسی یا نشونه ای ازش دارین ی جوری برید پیشش ک هم ببینیدش و حضوری باهاش صحبت کنید و هم واسش مشکلی پیش نیاد
    ی هدیه ی کوچیک با جملات عاشقانه اما صادقانه کمک بزرگی میکنه ب نرم شدن دلش
    فقط کافیه توی اون لحظه نازشو بخرین
    دیگه همه چی حله
    کاش منم بتونم عشقمو برگردونم
    :'(

    [پاسخ]

  11. شيرين گفت:

    آقای رضا، من فکر میکنم دوستتون احتیاج به زمان داره، و البته به این معنی نیست که هیچ کاری باهاش نداشته باشید، سعی کنید چیزهای کوچیکی که قبلا باعث خوشحالیش میشد رو انجام بدید، ولی گام های بزرگ بر ندارین تا وقتی حس نکردین کمی نرم شده، اما انتظار نداشته باشید تا أبد با شما دوست بمونه، بهتره اگه کمی دلش رو بدست آوردید و خودتون هم مطمئن هستین، وارد عمل بشین و یه حرکت جدی انجام بدید، و در آخر گاهی آدم طوری اعتمادش رو از دست میده، یا چیزی انقدر اذیتش میکنه که میبینه هیچ وقت نمیتونه باهاش کنار بیاد، و به احساسش احترام بگذارید

    [پاسخ]

  12. ویانا گفت:

    با سلام من دختری ۳۳ ساله هستم سه سال با پسری دوست بودم هر دو از لحاظ تحصیلات فوق لیسانس و خانوادگی در یه حدیم اوایل خیلی خوب بود کم کم بدلایل مشکلاتی که اون داشت رابطه مون سرد شد تا اینکه ۶ ماه پیش ارتباط مون قطع شد حتی شماره اشم خاموش کرد ولی من عاشقانه دوستش دارم ودوست دارم دوباره باشه امکانش هست؟

    [پاسخ]

  13. ایریث گفت:

    سلام خسته نباشید من امسال پشت کنکور نشستم ودوتا دوست صمیمی دارم که یکیشون مثل خواهرمه و خییلی با هم خوب بودیم ولی حالا نمیدونم چرا از اوایل امسال نسبت بهش سرد شدم وواقعا دوست ندارم این اتفاق بیافته ولی برای کنکور هم استرس دارم ممکنه اثرات استرس باشه؟ومیشه کمکم کنید که دوباره روابطم رو خوب کنم؟
    اگه میشه به ایمیلم پیام بدین

    [پاسخ]

  14. Anna گفت:

    سلام دوستان
    من یه ماه پیش با یکی از همکلاسیهام دوست شدم چون باهام سرد برخورد میکرد کات کردم و اون گفت هر جور راحتی
    الان پشیمونم چجوری برگردونم؟

    [پاسخ]

  15. Reza گفت:

    راه حله خوبیه،حتما امتحانش میکنم

    [پاسخ]

  16. فائزه گفت:

    سلام دوستان کمکم کنید
    من با یه آقا پسری تو سایت همسریابی آشنا شدم.هم من هم اون قصدمون ازدواج بود…
    قرار گذاشتیم همو دیدیم…اما اون دیگه رغبت نشون نداد ولی من خوشم اومد ازش.هرچند که قبلش عکسامو دیده بود من ازش پرسیدم ادامه بدیم؟گفت ن.منم سریع بای دادم…ولی ازش خوشم اومده دوس ندارم جدا شم ازش…وقتی من بای دادم اون اصلا بای نداد هیچی نگفت در جوابم…چیکار کنم؟

    [پاسخ]

  17. دختر خوب گفت:

    من امیدوارم:-)

    [پاسخ]

  18. دختر خوب گفت:

    ه مدت ولش کن مثلا دهسلام یه مدت ولش کن مثمثلا یه هفته بذار دلش تنگ بشه بعدش بگو مریض بودم اگرم پیام داد تو این یه هفته جواب نده بگو داشتم میمردم خرجش یه باندو یکم بتادین رو سرته بعدم بهش کادو بده دخترا کادو رو خیلی دوس دارن عکستم قاب کن بهش بده به عنوان کادو البته اگه شرایط نگه داشتنشو داره و خانوادش پوستشو نمیکنن تنها راه بدست آوردن دل دختر آمیختن دو تا چیز با هگه یکی کم محلی یکی محبت دو تاش با هم محبت شدید و ناپدید شدن کوتاه

    [پاسخ]

  19. دختر خوب گفت:

    سلام من دخترم به نظرم این راه جواب میده
    ۵ روز مدام سر راهش سبز شو ولی باهاش حرف نزن نگاش کن فقط ولی مزاحم نشو هیچی نگو بعد دو روز کلا نرو طرفش طوری که اصلا نبینتت اینجوری ناخودآگاه دنبالت میگرده حتی اگه تو رو نخواد بعد دوباره کاری کن ببینتت ولی کوتاه بعدم دوباره برو دو روز نبا بعد دوروز برو یه کاردو براش بخر و برو پیشش بهش بده و بگو میواسم بی خیالت بشم ولی نشد سه حالت پیش میاد یا میزنه لهت میکنه یا جوابتو نمیده یا ازت میگیره اگه حالت اول ایجاد شد کلا ولش کن ولی در دو حالت بعدی ینی نقشت گرفته
    فقط جون مادرت اگه با دختری دوس شدی هیچوقت ولش نکن من ۶ سال پیش با پسری یه سال کوچیک تر از الان تو دوس شدم بعد چن سال بدون توضیح ولم کرد راستش منم چون دوسش دارم ازش توضیح نخواستم گفتم شاید سختشه بگه ولی الان دو سال گذشته هنوز هر روز چکک میکنم کی آنلاینه کی عکسشو عوض میکنه تولدش چه روزیه دست خودمم نیس مامانمم ۲۴ ساعت نفرینش میکنه:'(

    [پاسخ]

  20. علی گفت:

    تروخدا کمک کنید این دوست خوب میتونه زندگیمو از این رو به اون رو کنه خاهشی که از شما دارم یه مشاوره ای یه صحبتی یه کاری کنید که من به دوستم برسم هرشب به خابم میاد ومن دیگه نمیتونم بدون اون دوستی داشته باشم بهترین دوستی کهه تا هالا دیدم دوست من پسر ها

    [پاسخ]

  21. رها گفت:

    سلام
    من عشقمو ک ازم دوره از دست دادمو دیگه نمیخواد با من باشه چون چندین بار ناراحتش کردم
    الان میگه که دیگه انگیزه ای نداره
    منم خیلی بهش اصرار کردم و بهش گفتم ک دیگه تکرار نمیکنم ولی قبول نکرد . الانم فقط ب عنوان ی دوست عادی هفته ای نیم ساعت باهام حرف میزنه
    یا حتی کمتر حدود یک ماه شده و دیگه نمیدونم ک چیکار کنم
    خواهش می کنم راهنماییم کنید?

    [پاسخ]

    **NA** پاسخ در تاريخ دسامبر 25th, 2015 10:29:

    سلام رها جان
    من هم سر یک مساله ی کوچیک عشقم ترکم کرده
    تازه دو روزه
    توی امتحانای پایانترمم و کلمه ای درس نخوندم
    این خیلی خوبه ک باهات صحبت میکنه
    اون ب هیچ عنوان جواب منو نمیده
    بهترین راه ب نظرم اینه ک حتی شده باسه واسه نیم ساعت
    حضوری ببینش و باهاش حرف بزن
    با حرف زدن همه ی مسکلا حل میشه
    اگه هم حتی گریت گرفت جلوی اشکاتو نگیر
    صداقت بزرگترین سیاسته
    امیدوارم خوشبخت شی
    منو هم دعا کن:'(

    [پاسخ]

  22. صبا گفت:

    سلام ۲۶سالمه با یه پسر ۸ماه رابطه داشتم پسره عاشقم بود و واسم میمرد من خیلی اذیتش کردم و همش از خودم میروندمش و میگفتم دوست ندارم واون عذاب میکشید..الان باهام خیلی سرد شده میگه دیگه بهت حسی ندارم و تو سردم کردی تو باعث شدی..من بهش علاقه مند شدم و پشیمونم بهش میگم یه فرصت دیگه بده جبران میکنم میگه الان مشکل دارم صبر کن تا عید اونموقع کنارتم..بهش میگم نکنه با یکی دیگه ای میگه نه کسی تو زندگیم نیست..لطفا کمکم کنید چکار کنم تا برگرده؟

    [پاسخ]

  23. مینا گفت:

    من با میلاد اشنا شدم اون رفت اول به مامانم گفت که منو میخواد بعد من متوجه این موضوع شدم الان مامانم داره من و میلاد رو اذیت میکنه اونم ازین اوضاع خسته شد اخه مامانم نه میزاره جایی بریم نه حتا همدیگه رو ببینیم چند وقت پیش هم مامانم رفت مغازش ابروی میلاد رو جلوی دوربین همه ی همکاراش برد کلی باهاش بحث کرد و دعوا !! خلاصه هیچی دیگه اون بهم گفت بخاطر اینکه در رفاه باشه دیگه قطع رابطه کنیم منم مجبور شدم قبول کردم!!!ولی هنوز دوسش دارم و میدونم اونم منو میخوادمنتظرم یه چند مدت بگذره بعد دوباره اگر شد رابطمو بتونم برگردونم نظر شما چیه؟ چجور میتونم مشکلم رو حل کنم

    [پاسخ]

    omid. پاسخ در تاريخ دسامبر 7th, 2015 07:17:

    سلام.منو یه دختری عاشق همیم.اما من دلشو چندبار شکستم.اون الان باهامه.ولی سرد شده دیگه حقم داره من ادم بدی بودم براش.چندبارم بهش ثابت کردم که پشیمونم.میدونم مثه قبل میشه فقط نیاز به زمان داره.از من نصیحت چه دخترا چه پسرا سعی کنید از چشم کسی عاشقتونه نیوفتید چون بعدش خیلی اذیت میشید چون بعدش از حرصو حسادت اینکه الان نکنه عشقتون با یکی دیگه باشه تا سرحد مرگ میرسید.خوش باشید واسه منم دعا کنید.

    [پاسخ]

  24. ترنم گفت:

    سلام سوگول جان.نگران نباش گلم.درسته خانواده خیلی مهمه اما شما اصل کاری هستید.به نظر من هر ٢باهم برید پیش یه مشاور خوب اون حتما راهنماییتون میکنه.

    [پاسخ]

  25. تنها گفت:

    توروخدا یکی کمکم کنه من خیلی بی تجربه ام
    نزدیکه یک ساله با یکی دوست شدم شرایط من عالی بود ولی شرایط اون متوسط البته من درحال تحصیلم اولین تجربه ام بود هیچ وقت به کسی محل نمیدادم اما این انقدر از عشقش گفت که منم عاشق کرد تا اینکه میخواست بیاد خواستگاری که خونوادم نزاشتن گفتن شرایطش سخته و…نمیخواستم بیاد سنگ رو یخ شه گفت وایمیسم تا آخر درست اون موقع راضی میشن اوایل خوب بود تا اینکه بعد یه مدت دعوامون شد سر چیزای الکی اوایل دعوامیومد معذرت خواهی و …ولی الان یه چندوقتیه که خیلی سرد شده باهام منم بهش گیر میدادم که چرا اینقدر سردی و…تااینکه یه شب بهم گفت تو اعصابمو خورد میکنی با این گیردادنات و من میرم منم خواهش کردم به آبجیش رنگ زدم فرداش اس داد که دوباره باهم میمونیم اما شرط دارم منم همه شایط رو قبول کردم گفت خودمم مثل قبل میشم اما فقط یه هفته خوب بود دوباره بی محلی هاش شروع شده میدونه من عاشقشم این کارو میکنه چیکار کنم نمیتونم جلوی خودمو بگیرم بهش پیام ندم توروخدا کمکم کنید دارم میمیرم چطوری تموش کنم که بتونم به زندگی عادی برگردم و انقدر منت کشی نکنم خورد شدم جلوش بی ارزش شدم میدونه همه جوره هستم واسم طاقچه بالا میزاره توروخدا راهنماییم کنید

    [پاسخ]

    زهرا پاسخ در تاريخ دسامبر 10th, 2015 21:26:

    من تجربه مشابه تورو داشتم
    می دونی چیکار کردم ؟
    یه روز یهو همه چیزو قطع کردم
    دیگه هیچ حرفی نزدم
    صبر کردم تا ببینم اصن اون خودش این ارتباط رو میخواد ؟
    اگه بخواد پس اونم پا پیش میذاره
    یه احوالی ازم می گیره
    که همین کار رو هم کرد . سراغمو گرفت
    من باهاش حرف زدم سرد سرد
    هر چند وقت یه بار یه اس ام اسی میداد یه جوابی میدادم
    یه روز بهش گفتم دیگه نمیخوام ارتباطی داشته باشیم چون تو با من سرد بودی و مدتی ولم کردی
    ازون وقت به بعد همش تلاش میکرد که بخوامش ، هی میخواست سرد بودناشو توجیه کنه ولی من گوشم بدهکار نبود
    تا سالها بعدش هم هی بقیه رو واسطه می کرد که راضیم کنن ولی بی فایده س
    میدونی چرا ؟ چون یه زمانی من تو اوج احساس بودم و با تمام عشقی که داشتم نادیده گرفته شدم حالا باید غرور له شدمو دوباره بدست میاوردم
    اینا رو گفتم که بدونی هیچوقت نباید به خاطر کسی که قدر داشتنتو نمیدونه خودتو آزار بدی . و اگر بعد ها هم بفهمه اشتباه کرده بازم ارزش نداره چون حستو بی اهمیت دونسته قبلا.
    صبر کن یه نفر پیدا شه که بفهمه چقدر بودنت ارزش داره و همین حضورت براش یه دنیا معنی داشته باشه . نه اینکه به بهانه های مختلف دلتو بشکنه و اینجوری رفتار کنه .
    و اینکه ازت خواهش می کنم بس کنی به خاطر خودت
    این منت کشی ها بعدا تو روحیت تاثیر میذاره عزیزم
    این تنها مردی نیس که روی کره ی زمینه
    هزاران نفر دیگه وجود دارن که هم اونا میتونن تو رو دوس داشته باشن و هم تو می تونی . عزت نفستو حفظ کن این با ارزش ترین چیزیه که داری . با این تفکر برو جلو
    موفق باشی

    [پاسخ]

  26. yusef گفت:

    سلام. من ۱۸ سالمه
    اصلا با عاشقی کار نداشتم و راهمون تو به جو نمیرفت تا اینکه به سال سوم دبیرستان رسیدم یه دختر رو دیدم که اونم درس میخوند من بدجور عاشقش شدم یعنی واقعا دارم راس میگم که عاشقش شدم. تا اینکه یه روز بهش جواب دادم ولی اون منو نپسندید و جوابمو رد داد. خواستم ترکش کنم ولی نمیتونم خیلی حس بهش دادم. الان این عشق یکطرفه شده نمیتونم چیکار کنم هر روز به خوابم میاد. من خیلی افسرده ام . لطفا کمکم کنین.

    [پاسخ]

  27. REZa گفت:

    خواهش میکنم جوابمو بدین

    [پاسخ]

  28. REZa گفت:

    سلام من ۴سال بادختری بودم ولی یه مشکلی بینمون به وجود اومد متاسفانه مقصرش خودم بودم من میخوام جبران کنم ولی اون راضی نمیشه و عصبانیه چون من بهش بی توجهی کردم لطفا بگین چیکارکنم برگرده چون خیلی دوسش دارم

    [پاسخ]

  29. REZa گفت:

    سلام من مدتیه که با عشقم دعوام شده مقصر خودم هستم.اما حالا که متوجه اشتباهم شدم و میخوام جبران کنم قبول نمیکنه و میگه ترکش کنم.ولی من خیلی دوسش دارم نمیخوام ازدستش بدم من اشتباه کردم و بعضی جاها واسش کم گذاشتم.لطفا بگین چیکارکنم دوباره برش گردونم؟

    [پاسخ]

  30. مصی گفت:

    سلام و عرض ادب دارم.من با یه دختری که وضعیت مالیش خیلی توپ بود دوماه باهاش دوستی کردم و خودشم میدونست که وضعیت مالی من نسبت به اون خیلی کمه.ولی من برای پول اون با اون دوست نشدم خیلی هم سوسش دارم.ولی چن روزیه که جوابمو نمیده زنگ میزنم رد میکنه اس میدم جواب نمیده اصلا هیچی.تورو خدا کموم کنین

    [پاسخ]

  31. مينا گفت:

    اونى که رفته دیگه هرگزنمیاد♥♥♥

    [پاسخ]

  32. sogol گفت:

    سلام
    ۱سال پیش با میلاد اشناشدم ۹ ماه نامزد بودیم همه چی خوب بود تا اینکه خونواده هامون سر یه موضوع و لجبازی به زور جدامون کردن
    خیلی واسمون سخت بود چون واقعا همدیگه رو دوست داریم
    الان خانواده ها لج کردن دیه راضی نمیشن ما چکارکنیم داریم نابود میشیم۵ ماهه که جدامون کردن چطور دوباره راضیشون کنیم

    [پاسخ]

  33. شهاب گفت:

    سلام خوبی من چن روز پیش با دختری دعوام شد مقصر من بودم حالا هر کاری میکنم آشتی نمیکنه باید چیکار کنم

    [پاسخ]

  34. tara گفت:

    سلام

    [پاسخ]

  35. tara گفت:

    Salaaaam

    [پاسخ]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک × چهار =