ارتباط صحیح با کودکان
بخشی عمدهای از روانشناسی کودک و تربیت او، به چگونگی صحبت با کودکان مربوط است. با صحبت کردن با کودکتان و با روشی که با او مکالمه میکنید به او آموزش میدهید که چگونه با دیگران صحبت کند. در اینجا به نکات ریزی اشاره خواهیم کرد که با رعایت آنها، به گونهای بهتر و صحیح تر با کودکتان ارتباط برقرار خواهید کرد. قبل از اینکه با کودک حرف بزنید، ابتدا با او ارتباط برقرار کنید. در چشمان فرزند خود نگاه کرده و با او ارتباط چشمی برقرار کنید. روش تمرکز کردن را به او آموزش دهید. حالت چهره و حرکات خود را به حالت تعجب و یا خوشحالی و … تغییر دهید تا مطمئن شود به او توجه دارید. البته تماس چشمی آنقدر شدید و زیاد نباشد که کودک تصور کند به جای توجه و تمرکز سعی در کنترل او دارید.
توجه به کودک
قبل از اینکه با او صحبت کنید، او را صدا بزنید؛ مثلاً بگویید«عزیزم ممکنه لطفاً چند لحظه…»
مختصرگویی
از قانون یک جمله استفاده کرده و خواسته خود را کوتاه و قطعی، در یک جمله بیان کنید. هر چقدر بیشتر با کودکان صحبت کنید و حاشیه بروید، آنها کمتر به صحبتهای شما گوش میدهند و به یک کودک حرف گوشنکن تبدیل میشوند. زیاد صحبت کردن یکی از رایجترین ایرادها و مشکلاتی است که والدین آن را نادیده میگیرند و کودک احساس میکند که شما از حرفی که میزنید، مطمئن نیستید.
ساده صحبت کنید
آیا تا به حال دقت کردهاید که کودکان چگونه با یکدیگر صحبت میکنند؟ از جملات کوتاه با کلمات ساده و یک بخشی استفاده کنید تا تأثیر بیشتری روی آنها بگذارد. از فرزندتان بخواهید درخواست شما را برایتان تکرار کند. اگر نتوانست این کار را انجام دهد، احتمالاً از کلمات پیچیده و یا بیش از حد طولانی استفاده کردهاید.
به کودکتان پیشنهاد بازی دهید
مثلاً میتوانید به یک کودک دو سه ساله بگویید، لباسهایت را بپوش تا بیرون برویم و بازی کنیم. این پیشنهادی است که او هرگز آن را رد نمیکند. او با این پیشنهادات وادار به حرکت میشود و به خواسته شما عمل و به صحبتهای شما گوش میکند.
مثبت باشید
به جای اینکه به کودک بگویید: «در خانه ندو» میتوانید بگویید: «ما در داخل خانه راه میرویم و در خارج از منزل میتوانیم بدویم و ورزش کنیم».
خواهش کنید
به جای اینکه از جملات دستوری استفاده کنید (مثل اینکه ساکت باش و بنشین)، میتوانید از او خواهش کنید و جمله من میخواهم را به جملات خود بیفزایید؛ مثلاً «من میخواهم تو بنشینی و آرام باشی». این جملات تأثیر بیشتری روی کودک دارند و او احساس نمیکند که شما دارید به او دستور میدهید. از کلمه وقتی که … استفاده کنید؛ «من وقتی که مسواک زدی، برایت داستان میخوانم». یا: «وقتی که کارت تمام شد، میتوانی تلویزیون تماشا کنی.» با این جملات علاوه بر اینکه خواسته خود را از کودک مطرح میکنید، به او حق انتخاب میدهید.
رفتار و گفتار
مثلاً اگر تمایل دارید کودکتان تلویزیون را خاموش کند تا در کنار شما شام بخورد، ابتدا به اتاق او بروید و کنار او بنشینید و چند دقیقهای با او تلویزیون تماشا کنید؛ سپس هنگام پیامهای بازرگانی با جدیت از او بخواهید که تلویزیون را خاموش کند و با شما برای خوردن شام، بیاید.
دادن حق انتخاب
در اکثر مواقع به او اجازه دهید که حق انتخاب داشته باشد؛ مثلاً به او بگویید که آیا دلت میخواهد اول لباس خوابت را بپوشی یا دندانهایت را مسواک بزنی و یا آیا دوست داری پیراهن قرمزت را بپوشی یا آبی را و… .
درک کردن کودکان
سطح درک کودک را در نظر بگیرد و کوتاه و ساده خواسته خود را بیان کنید. هر چقدر کودک شما کم سنتر باشد، باید از لغات ساده تر استفاده کنید.
اشتباه بیشتر پدر و مادرها این است که وقتی کودک آنها مرتکب خطایی میشود، با عصبانیت به او میگویند: «چرا این کار را انجام دادی؟» این پرسشی است که حتی برخی از نوجوانان نیز نمیتوانند به آن پاسخ دهند؛ بنابراین بهتر است به آنها بگویید: «اجازه بده در مورد کاری که انجام دادی با همدیگر صحبت کنیم.»
با کودکان به درستی صحبت کنید
با آنها همانگونه صحبت و رفتار کنید که انتظار دارید، آنها با شما رفتار کنند. یک کودک دو ساله نیز میتواند معنی لطفاً را متوجه شود. سعی کنید مؤدبانه و البته با جدیت، خواسته خود را مطرح کنید.
از لحاظ روانی با کودک درست رفتار کنید
حرفهای تهدیدآمیز و قضاوتگونه و کودک را متهم جلوه دادن، بسیار اشتباه است. وقتی با عصبانیت او را «تو» و یا «شما» مخاطب میکنید، او را متهم و خود را بیگناه جلوه دادهاید.
پاسخ کودک به خواسته شما
هنگامی که احساس میکنید ممکن است پاسخ کودک به خواسته شما منفی باشد، از جملات مؤدبانه و البته امری استفاده کنید؛ مثلاً به جای اینکه بگویید: «آیا ممکن است میز را تمیز کنی» یا «از تو میخواهم که میز را تمیز کنی»، بهتر است از جمله: «لطفاً میز را تمیز کن» استفاده کنید.
یـــادآوری
گاهی اوقات باید به کودک یادآوری کنید که خواسته شما را انجام دهد. در این گونه موارد بهتر است به جای اینکه او را وادار کنید حرفهای تکراری شما را بارها و بارها گوش دهد، میتوانید بدون گفتن یک کلمه و فقط با یک مداد و کاغذ با او ارتباط برقرار کنید و جملات درخواستی خود را به صورت یادداشتهای طنزآمیز، یادآوری کنید.
هر چقدر کودک با داد و صدای بلند صحبت کرد، شما آرامتر و آرامتر باشید و از جملاتی همچون: «من متوجه هستم و تو را درک میکنم»، استفاده کنید. اگر شما نیز صدای خود را بلند کنید، در واقع دو گرباد میشوید که میخواهید با یکدیگر مقابله کنید و هیچ نتیجهای نخواهید گرفت.
قبل از اینکه خواسته خود را مطرح کنید. به او محبت کنید و در شرایط عاطفی قرار دهید. کودکان در این شرایط حرف شنوی بیشتری دارند.
در مورد کودکان نوپا باید خواستههای خود را هزاران بار تکرار کنید. کودکان زیر دو سال، کمتر به حرفهای پدر و مادر گوش میدهند و از سه سالگی به بعد کمکم وضع بهتر میشود! هر چقدر که سن کودک افزایش مییابد، نیاز کمتری به تکرار خواستهتان وجود دارد.
برای کودک قانون بگذارید، مثلاً به او یاد دهید که نمیتواند تنهایی به پارک برود و بازی کند؛ ولی اجازه دارد در حیاط خانهتان با دوستش بازی کند.
در مورد موضوعاتی که کودک شما به آنها علاقه دارد، از او سوال نکنید؛ بلکه نظر او را جویا شوید و سعی کنید سوال را به گونهای بپرسید که پاسخ آن، یک نه و یا بلی ساده نباشد. مثلاً به جای اینکه بپرسید آیا روز خوبی داشتی و یا خوش گذشت؟ میتوانید از او بپرسید امروز مدرسه چطور بود و از او بخواهید در رابطه با جزئیات روز خود با شما صحبت کند.
برای اینکه او را ترغیب کنید به صحبتهای شما گوش دهد، از جملات وقتی که … من احساس میکنم… زیرا… استفاده کنید. مثلاً: وقتی که تو در مغازه از من فاصله میگیری من احساس ناراحتی میکنم، زیرا ممکن است گم شوی.
اجازه دهید کودک شما، حرف خود را به طور کامل بیان کند. هیچگاه حرف او را نیمه قطع نکنید و خود شروع به صحبت کردن کنید.
از بدو تولد سعی کنید مهارت گوش دادن و صحبت کردن صحیح را به او بیاموزید. گوش دادن یک مهارت آموختنی است و با تمرکز و تلاش والدین، کودک میتواند آن را بیاموزد.
ماهنامه دنیای سلامت
زیبــا شـــو دات کام
ممنون از مطالب خوب شما
[پاسخ]