می توانید به عشقتان برسید
یکی از سوالای که مکرراً پرسیده میشود این است که “آیا میتوانید با استفاده از قانون جاذبه یک فرد خاص را مجذوب خود کرد؟” خوشبختانه پاسخ آن مثبت است.
عشق یکی از مهمترین احساسات موجود در این جهان است. وقتی صحبت از پول، شغل و خیلی چیزهای دیگر به میان میآید آدمها برای نشان دادن آن سختی زیادی متحمل نمیشوند. اما در مسائل احساسی، اگر آن چیزی که میخواهید را به دست نیاورید، دچار درد عمیقی میشوید. کسی که دوستش دارید، آن فرد خاص، مهمترین فرد برای شماست و حتی کل دنیا نمیتواند برایتان جایگزین او شود. خبر خیلی خیلی خوبی برایتان داریم. شما میتوانید کسی که دوست دارید را مجذوب خودتان کنید. پس همین امروز روش ما را امتحان کنید.
میل و نا امیدی – باید نا امیدی را کنار بگذارید
بااینکه میل یک انرژی مقدس است و انرژی خلقت محسوب میگردد، ناامیدی دقیقاً عکس آن و انرژی مخرب است. وقتی تمایلات برآورده نشوند، جای آن ناامیدی میآید. بااینکه میل و اشتیاق انرژی خوب و پاک است، ناامیدی یک انرژی منفی بسیار قوی است. میل و اشتیاق ارتعاشات جذب کردن را در شما ایجاد میکند اما ناامیدی دقیقاً ارتعاشاتی متضاد این یعنی دور کردن را میسازد. وقتی عاشق میشوید، بذر مقدس میل و اشتیاق در شما کاشته میشود. بنا به هر دلیلی اگر این اشتیاق و میل برآورده نشود، ناامیدی وارد میشود. پس اولین قدم برای از بین بردن این ناامیدی است. همه ناامیدیها را دور بریزید.
چطور ناامیدیها را از بین ببرید؟
ساده ترین راه برای از میان برداشتن ناامیدیها، فراموش کردن است. خودتان را با نور عشق الهی و معنوی جهان احاطه کنید. یک نور عشق معنوی را تجسم کنید، یک تشعشع از نور عشق خداوندی. خود را تسلیم آن نور کنید. این نور است که شما را خلق کرده است، همه آنچه که دارید را به شما داده و این عشق خیلی ساده دوستتان دارد. این نور بخشنده است، نوری ۱۰۰ درصد پاک است و آنقدر قوی هست تا بتواند واقعیتی زیبا فراتر از تجسمات معمولی شما ایجاد کند. وقتی عاشق میشوید این نور خیلی آرام به شما میگوید چه بکنید، فقط باید به او گوش دهید. پس همه چیز را فراموش کنید، تسلیم این نور شوید و زندگی جدیدی را شروع کنید. همین امروز خودتان را تسلیم آن نور معنوی کنید و بگذارید آن نور آیندهای روشن برایتان بسازد.
وقتی اینکار را کردید، هر وابستگی به نتیجه را از خود دور کنید. حالا قسمت بهتر آن شروع میشود.
ساختن یک زندگی زیبای عاشقانه
وقتی هر نوع وابستگی به آن فرد را از خود دور کردید، یک پیام بسیار قوی به جهان فرستادهاید که برای شروع یک زندگی زیبای عاشقانه آمادهاید. اگر قبلاً عشقتان یک طرفه بود، الان وقت آن رسیده که رابطهای دوطرفه را تجربه کنید. شما قهرمان تئاتر ذهن خودتان هستید. فیلم شما در ذهن خودتان است و فیلمتان واقعیت شما را میسازد. شما کنترل ۱۰۰ درصد روی تخیلاتتان دارید و از آن برای ساخت واقعیتی به انتخاب خود هوشمندانه استفاده میکنید.
حالا تصور کنید که معشوقتان عاشق شماست. قبلاً این شما بودید که عاشق او بودید و حالا تصور کنید که این اوست که عاشق شماست. “معشوقتان عاشق شماست” و میبینید که اشتیاق و میلتان برآورده شده است. چه حسی دارید؟ هزار مرتبه با خودتان تکرار کنید، “….. منو دوست داره”. ببیند در ۷-۵ روز آینده چه اتفاقی میافتد. تغییر انرژی را در خود مشاهده کنید. ببینید چه حسی دارید. معشوقتان را عاشق خودتان تجسم کنید. احساساتتان را بررسی کنید. در ذهنتان با معشوقتان صحبت کنید. چه حسی دارد؟
اگر این مرحله را به درستی انجام دهید، به خودتان میخندید که برای چه اینقدر ناامید بودید. و آنوقت است که دنیا به رویتان لبخند میزند. احساس قدرت بیشتری میکنید. با خودتان فکر میکنید که چرا همه چیز را اینقدر سخت میدیدهاید و چرا قبلاً نمیتوانستهاید فراموش کنید؟
بررسی عشق
این روشها که شما را از احساسات ناامیدانه تان بیرون میکشد و باعث میشود احساس کنید برنده هستید. این افکار و احساسات مثبت میآیند و باعث میشوند فکر کنید که آیا آن فرد را بخاطر عشق میخواستهاید یا فقط به این خاطر که نفستان را ارضا کنید. در بسیاری از موارد، ناامیدی که برمیگردد، به دلیل عشق نیست، بلکه به دلیل پیروزی است. حالا در اعماق قلب خود میدانید که آیا آن فرد را واقعاً دوست میدارید یا نه.
اگر متوجه شدید که عشقتان واقعی است، مرحله زیر خیلی برایتان مهم است:
عشق – قدرت پشت خلقت
درک کنید که عشق قدرتمندترین انرژی در جهان است. با عشق میتوانید هر چیزی خلق کنید، قلب، روح و فکر هر کسی را به دست آورید. هر روز حدقل ۱۰ دقیقه بنشینید و افکاری عاشقانه به عشقتان بفرستید. با خودتان تصور کنید که با او رابطهای عاشقانه دارید. معشوقتان کاملاً عاشق شماست. چه نوع افکار عاشقانهای برای او میفرستید؟
یک گوی صورتی رنگ از انرژی بین دستان خود تجسم کنید که در آن رابطه عاشقانه تان را با آن فرد میبینید. این گوی فقط انرژی پاک و مثبت عشق را در خود دارد. افکار، احساسات و نوع رابطهای که با معشوقتان دارید را یادداشت کنید. حالا گوی صورتی رنگ را فراموش کنید. بگذارید به هوا برود. هر وابستگی را رها کنید. و اگر اینکار را به درستی انجام دهید، دیگر هیچ وابستگی برایتان نمیماند زیرا الان جایی هستید که میتوانید حس رابطه را احساس کنید. اگر تردیدی داشتید با خودتان تکرار کنید، “من تسلیم نور معنویم هستم.” “فقط باید نور معنویم را دوست داشته باشم و از آن سپاسگذار باشم.”
دقت کنید که این هدف فقط و فقط زمانی اتفاق میافتد که ارتعاشات احساسات شما بالا باشد. ناامیدی مثل چاهی عمیق است که ارتعاشات آن بسیار پایین است. عشق و حقشناسی بالاترین حد ارتعاشات را دارند.
اگر اینکار را درست انجام دهید، احساساتتان در این مرحله باید اینگونه باشند:
۱- ناامیدی صفر. متعجب میشوید که آنهمه ناامیدی به کجا رفته است.
۲-شدیداً احساس شادی میکنید زیرا رابطهای زیبا و عاشقانه ساخته اید و به روشنی آن را دیده و حس کردهاید.
۳- یک رابطه کامل و شاد بین شما و جهان که فقط و فقط شکرگذار آن هستید.
رابطه ایدآل شما خود را نشان خواهد داد. ۶۰،۰۰۰ فکر در روز کارمای (karma) فکر شماست. اگر در ۸۰ درصد از این افکار عشق و حقشناسی باشد، رابطه زیبایی که خلق خواهید کرد فرای تصورتان خواهد بود.
مردمان
زیبــا شــو دات کام
سلام
آقایون میشه بگین اگه از ی دختر خوشتون بیاد چجوری رفتار میکنین؟!بهش گیر میدین؟!سر ب سرش میزارین؟!
خواهشا برادرا جواب بدین.
[پاسخ]
ali پاسخ در تاريخ ژوئن 21st, 2015 12:39:
سلام اگر او فردی مودب و ارام باشد به نظر من سعی می کند علاقه اش را بطور غیر مستقیم نشان دهد و اول طرف مقابل را متوجه علاقه خود کند و سعی می کند دور و ور او پدیدار شود و منتظر می ماند تا جنس مونث حرکتی بکند و پیشنهادی بدهد
[پاسخ]
سلام منم حدود ۱سالی میشه شدیدا عاشق یه نفر شدم ولی اون خبر نداره ولی با خودم قرار گذاشتم از طریق قانون جذب کاری کنم اونم عاشق من شه و میدونم میشه خیلی دوسش دارم وقتی بهش فکر میکنم حالم خوب میشه خدایا خودت کمکم کن
[پاسخ]
یک نفر رو دوست دارم نزدیک به ۳سال میشه اما اون منو نمیخواد حتی جوابمم نمیده بهش گفتم دوسش ندارم اما هروقت میبینتم بدجور بهم خیره میشه ک داغون میشم نمیدونم چیکارکنم کمکم کنید
[پاسخ]
سحر جان داری همون بلایی که سر خودت اومده سر یه نفر دیگه میاری خواهش می کنم این زنجیره رو قطع کن
[پاسخ]
موافقم.
[پاسخ]
نازلی جان سلام
به نظر من یه نفرو واسطه کن که باهاش صحبت کنه یا یه چراغ سبز دیگه واسش بفرست سخت نگیر اقایون استاد توجیحن
همین که احوالتو میپرسه خودش مشخصه تو فکرته
البته قبلش اطمینان حاصل کن که کسی تو زندگیش نیست که مثل من نشه
[پاسخ]
نازلی پاسخ در تاريخ آوریل 26th, 2015 17:30:
مرسی سالومه جون، به خدا اینقدر تو این چند وقته فکر کردم که دیوونه شدم، باید حضوری این دوست مشترکمون رو ببینم و مطمئن شم !
[پاسخ]
عزیزم دوستتو معطل نگه ندار و با احساسش بازی نکن خیلی محترمانه و قاطع باهاش بهم بزن منتها این کارو اروم انجام بده که امادگی داشته باشه مثلا اوایل کمتر باهاش حرف بزن یا پیام بده بعد دیدار کمتر و در نهایت وقتی تحملش واسش راحت شد باهاش بهم بزن اسم کس دیگه ای رو هم نبر
البته احتمالش هست که برادر دوستت تورو نخاد اما با احساس کسی بازی نکن که دامنتو می گیره.
[پاسخ]
ابراهیم هستم بخدا عشق همش کشکه اگه واقعا همدیگر و میخواین چرا ازدواج نمیکنید
[پاسخ]
دختر پاسخ در تاريخ می 8th, 2015 02:41:
موافقم شدید ترو خدا روزهای شاد جوونیتون رو با این چیزا تلخ نکنین
دخترای نازنین مطمعن باشین اگر اقا پسری بخوادتون رسما و جدا پا پیش میزاره اینو با تجربه خدمتتون عرض میکنن پسرا نمیتون به خواست واقعی دلشون نه بگن واسه بهدست اوردنش تمامه تلاششون رو هم انجام میدن .
خواهشا خودتون رو بازیچه قرار ندین .
[پاسخ]
داداش ولش کن
[پاسخ]
به نظر من این ادم اگه ازت بی دلیل متنفر باشه که دیوونست
ولی اگه دوستت داره و این حرفارو میزنه روانپریشه
مواظب باش هوایی نشی
این ادمای خطرناکو از زندگیت حذف کن هر کسی حقشه تو ارامش زندگی کنه
[پاسخ]
سونا پاسخ در تاريخ آوریل 5th, 2016 20:36:
سلام دوستای گلم خواهر برادرای عزیزم. دوستای من زمانی که عاشق شدم فقط ۱۹ سالم بود یه عشق پاک ، طوری که تا به امروز که ۸ ساله از ازش میگذره هنوزم دوستش دارم ولی… بگذریم. امروز نمیخوام داستان عشقمو واستون تعریف کنم میخوام بهتون بگم دخترا پسرا شماها مثل دسته ی گل میمونید چرا با خودتون این کارارو میکنید چرا توسن ۱۴ سالگی عاشق مبشید؟ تازه اگه اسمشو بشه عشق گذاشت. این همه مطلب از این چند صفحه خوندم و همه حرفا به این خطم میشد که عاشق یکی شدین و طرف نمیدونه یه هم اینکه با هم دوست هستین و مشکلی پیش اومده و طرف میگه لیاقتتو ندارم و هزارتا اما و اگر و مشکل دیگه. یه چیزی بهتون بگم عزیزای من پسر یا دختری که د.ستتون داشته باشه یا به قول خودتون عاشقتون باشه جون میکنه تا بهت برسه. بعدش بر پایه تجربیاتی که از دوستام داشتم عشقای زیر ۲۰ سال(تازه بالاتر حتی ۲۱ تا ۲۲ سال) واقعا عشق نیستن اینا یه سری تغییرات هورمونی هستن که بوجود میاد و خودتونم بارها دیدین که یه چیزی بوده و گذشته و مطمینم بین شما کسایی هستن که بعدا به این کارا و احساساشون خنده شون گرفته ولی به چه قیمتی؟ به قیمت از دست دادن زیباییتون؟ روزای خوش جوونیتون؟ شماها باید تو سن ۱۴ سالگی از درو دیدار بالا برین :)))) تلاش کنید درس بخونید دنبال موفقیت باشید زتدگی کنید لذت ببرید شکرگزار یاشید از ته دل بخندید نه ایه یه گوشه بینید یا خدای نکرده تاامید بشید و هزار تا مشکل دیگه…دوستای گلمبنا تو هر سنی هستید و هرجا که هستید اولا اینکه سعی کنید پاگ زندگی کنید افتخار پدر مادرتون باشید. اونقدر عاشق خودتون باید که بفیه هم عاشقتون بشن حتی اگه بنا به دلایل مشکلات خانوادگی و … نمیتونید شاد باشید سعی کنید این شادی رو واسه خودتون بوجود بیارین. خدا به شما و همه ما اسباب خوب و شاد بودن رو داده فقط باید بگردیم و با تلاش خودمون پیداش کنیم. فقط یادتون باشیه شکر خدارو به جا بیارین و از ته دل ازش هرچی که دلتون میخواد رو بخواین مطمین باشین خدای بزرگمون بهترینارو واسه تک تک بنده هاش میخواد. دوستای گلم من از سنی که دیگه احساسی فکر کنم گذشتم و الان دارم ازدواج میکنم. خواهر برادرای گلم مشاور نیستم ولی اندازه یه مشاور تو زندگیم تجربه کسب کردم همتونو خیلی خیلی دوست دارم میخوام بگم من همیشه اینجام هرکدوم از شما مشکلی داره من همیشه آماده ام حرفاتونو گوش کنم و کمکتون کنم عزیزای دلم میبخشین وقتتونو گرفتم. موفق و پیروز باشید:)
[پاسخ]
سلام دوستان من با یه پسری دوست شدم که قسم میخورد دوستم داره اما شرایط مالیش افتضاح بود و یه پدر و مادر مریض داره که چون اخرین بچه ست باید مراقبشون باشه تعطیلات عید ازش دور شدم تا یه ماه خوب بود بعد گفت شرمندم که منو دوس داری و من زندگی ندارم و اینا بعد به مرور زمان سرد شد همش میگف کار دارم بحث کردیم ج نداد تا الان که میگه کسی که دوسش داشتم برگشته و منو ببخش حتی به جون باباش قسم خورد گف هفته دیگه نامزدیمه بعد میریم استرالیا
میدونم منو دوس داشت اما الان چرا اینطوری شده
اخه کسی که هیچی نداره چجوری در عرض دو هفته ازدواج میکنه بعدشم میره استرالیا اونم که هنوز یه سال از درسش مونده
دست به خودکشی زدم داغونم بگین جریان چیه
[پاسخ]
نازلی پاسخ در تاريخ آوریل 22nd, 2015 23:25:
سالومه جون سلام، من فکر کنم پسره چون میدونه نمیتونه حالا حالا ها برات یه زندگی درست کنه ، پیش خودش گفته بزار بره پی زندگیش…اگه واقعا میخوای بهش برسی قدرتمند باش و خونوادتو نسبت به وضعیت خودت حساس نکن ، انشالله زود زود تصمیم گیری درستی داشته باشی.
[پاسخ]
سالومه پاسخ در تاريخ آوریل 23rd, 2015 16:41:
ممنونم عزیزم امیدوارم همینطور باشه من چند روزه بجز انواع ارام بخشا هیچی از گلوم پایین نرفته همش تو این فکرم که اگه این هفته نامزدیش باشه چی
بقیه دوستان چه نظری دارن؟؟
[پاسخ]
مریم پاسخ در تاريخ آوریل 24th, 2015 02:13:
سالومه جان اول بهتره از خودت بپرسی جریان چیه؟!!! با خودت خلوت کن ببین خوب شناختیش یا نه ، تا بتونی به این باور برسی که حرفش راست بوده یا دروغ، هرچند که فراموش کردن عشق واقعا سخته ولی با این ماجرا و وضعیتی که توضیح دادی اعتماد به همچین آدمیکه بنده خدا همچین شرایط دشواری داره خیلی سخته ، راه خودتو پیدا کن گلم.
[پاسخ]
سلام دوستان، من با یکی از همکلاسی هام به پیشنهاد یکی از دوستانمون داشتیم رابطه ای رو آغاز میکردیم اما در حد آشنایی اولیه بود و بس… اما بعد از یک مسأله ای که روش نشده بود به من راستشو بگه ، دروغی گفت که باعث ناراحتی و نگرانی شدید من شد و تنها بعد از چند دقیقه فهمیدم که دروغ گفته ، بعد من هم به دوست مشترکمون گفتم که بهش بگه دیگه نزدیک من نشه و دیگه اسمشو جلوی من نیاره (من حدود دو ماهی بود یک دوست داشتن یک طرفه رو تموم کرده بودم و احساس میکردم تو این جریان هم به من توهین شده و اون اگه میخواست بمونه و جوابگو باشه هیچ وقت اینکارو نمیکرد خلاصه به همه چی حساس شده بودم )… حالا بعد از حدود یک و نیم سال احساس میکنم واسه اون رابطه زیاد تلاش نکردم ، وقتی فهمیدم هنوز احوال منو از دوستمون میپرسه و بعد اون ماجرا کلی خجالت زده است یه چراغ سبزی نشون دادم ، گفتم فلان کتابو که میخوای بدی به من بده به اون.. به نظرتون کار درستی کردم؟ الان یه هفته ای میشه اما نمیدونم دوستمون بهش گفته یا نه ؟ رومم نمیشه دوباره بهش بگم، دو هفته ای میشه که دارم هر روز به داشتن یه رابطه ی طولانی باهاش فکر میکنم ، میشه راهنماییم کنین؟ سپاس
[پاسخ]
ﺳﻼﻡ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ.ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺑﻪ ﺩﻭﻫﻔﺘﻪ ﻣﻴﺸﻪ ﻛﻪ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩاﺷﺘﻢ و ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺩاﺷﺖ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﻴﭻ ﺩﻟﻴﻠﻲ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻭﻧﻢ ﻣﻨﻮ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﺬاﺷﺘﻪ! ﺗﻮ اﻳﻦ ﺩﻭﻫﻔﺘﻪ ﺯﻳﺎﺩ ﺑﻬﺶ اﺱ ﺩاﺩﻡ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩاﺭﻡ ﻭﺑﺮﮔﺮﺩ و ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻡ ﻭﻟﻲ اﻧﮕﺎﺭ ﻧﻪ اﻧﮕﺎﺭ ﻓﻘﻄ ﻳﻜﺒﺎﺭ ﺑﻬﻢ ج ﺩاﺩ ﮔﻔﺖ ﻫﻤﻴﻨﻂﻮﺭﻱ ﺑﻴﺨﻴﺎﻝ ﺷﻮ ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﻧﻆﺮ ﺷﻤﺎ ﻭاﺳﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﺶ ﭼﻜﺎﺭ ﻛﻨﻢ ﻣﻤﻨﻮﻥ ﻣﻴﺸﻢ ﺭاﻫﻨﻤﺎﻳﻴﻢ ﻛﻨﻴﺪ.ﻋﺎﻳﺎ ﻳﻚ ﻣﺪﺕ ﺑﻬﺶ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﻧﻢ و اﺱ ﻧﺪﻡ ﺟﻮاﺏ ﻣﻴﮕﻴﺮﻡ. ﻣﺮﺳﻲ
[پاسخ]
عاطفه پاسخ در تاريخ مارس 18th, 2016 15:15:
مطمعن باش خیلی دوست داره و میخواد از راه درست وارد بشی اگه واقعا دوسش داری بهش پیام نده زنگم نزن با پدر و مادرت صحبت کن بذار اونا پیش قدم بشن دختری رو که دوست داری اینجوری به دست بیار شاید روش نمیشه بگه ولی حرفش اینه میخواد باهاش ازدواج کنی نه اونو باسه دوستی بخوای با احساساتش بازی نکن
[پاسخ]
عاطفه پاسخ در تاريخ مارس 19th, 2016 11:39:
البطه این امکان وجود داره که اوشون به خاطر یه شرایطی ترجیع بده ارتباطشو با شما قطع کنه که در این صورت هم شما باید اعتمادشو جلب کنید چون دخترا اگه کسی رو دوست داشته باشن هیچ وقت دوست ندارن طرف مقابل ترکشون کنه به خاطر اینکه نخوان این عذابو تحمل کنن به شما میگن بیخیال شو تا ببینن شما چقدر دوستشون دارید سعی میکنید برای به دست اوردنشون تلاش کنید یا پا پس میکشید احتمالا الان تو این عذابه که شما احساستون به اون واقعی هست یا دارید براش نمایش اجرا میکنید در این صورت من به شما پیشنهاد میکنم موضوع رو با مادرتون در جریان بذارید از این لحاظ که ایشون جنس خودشو بهتر میشناسه و میتونه بهتون کمک کنه
[پاسخ]
سلام من پیشنهاد میکنم شما یه هفته بهش خوب نگاه کنین و وقتی نگاتون کرد سر برنگردونید بعده یه هفته نگاهاتون رو قطع کنین .اگه فک میکنین که از شما خوشش میاد این کارو بکنین چون انسان ذاتا طوریه که اگه یه نفر زیاد بهش محل نذاره بیشتر طرف اون کشیده میشه .شما فقط دزدکی رفتارشو زیر نظر بگیر اگه توجهش همش سمت شما باشه حتما میاد سمتتون و سر حرفو باز میکنه . منم یه دردی شبیه به این رو دارم خانوم مورد علاقم تو دانشگاه حرف زدم چون یه سال ازم بزرگه اونو بهانه میکنه ولی ته دلش رازیه دوبار بیرون دانشگاه باهاش حرف زدم .میخوام این بار بهش شمارمو بدم تا بیشتر باهم اشنا بشیم حتی مامانم هم باهاش حرف زده.نظرتو بهم ایمیل کن —
[پاسخ]
تورو خدا کمکم کنیدعاشق کسی که هیچ حسی بهم نداره
[پاسخ]
سلام من دختری ۲۳ سالمه تو دانشگاه به یه پسری علاقه مند شدم این طور که از اطرافیانم میشنوم این علاقه دو طرفه هست چون وقتی تو دانشگاهوهمدیگه رو میبینیم انقدر حواسش به من پرت میشه که متوجه نگاه دوستام نمیشه از توجه دوستاش به خودم هم میشد اینو فهمید ولی ایشون جزو بهترینای دانشگاهه که دخترا همه دنبالشن پسر سر به زیر خوب ولی اونقدر مغرور که وقتی نگاهش میکنم نگاهشو میدزده منم دختر مغرور ی هستم که همیشه به علاقه پسرا بی توجهی کردم با سر به زیری رفتم و اومدم همیشه ام به تیپ و قیافم رسیدم تا حالا کسی واسه من اینقدر مهم نشده خیلس دوسش دارم ولی نه اون حاظر شده طرف من بیاد نه من فقط همدیگرو وقتی حواسمون نیست نگاه میکنیم وقتی هم نگاهامون همزمان به هم میخوره زود از هم میدزدیم فکر کنم انقدر دخترا دو برشن عادت کرده فکر کرده منم میرم سمتش ولی خیلی میخوامش کمک کنید
[پاسخ]
رویا پاسخ در تاريخ آوریل 23rd, 2015 21:48:
سلام من فکر میکنم باید بهش نخ بدی خودش بیاد سمتت
نمونه این موضوع رو زیاد دیدم اگه اینطوری باشه امکان موفقیتت هست اما حواستو جم کن ببین نگاهی که به تو داره رو به دیگران نداره سعی کن از زبون همکلاسیات بکشی بعضی از پسرا مدلشونه خوششون میاد دخترا بیفتن دنبالشون
[پاسخ]
من الان ۲۰سالمه دو سال و خورده ای هس عاشفه یه نفرم رابطمون دوطرفه استو عاشقه واقعی هم واقعا هردو همو میخایم ولی مامانه پسره قبول نمیکنه نمیدونم چیکار کنم نمیدونیم چیکار کنیم..
اخه منو عشقم از هم دوریم من استان فارسیم اون استان خراسان ..
مامانش میگه چون فاصلمون دوره نمیشه اخه چرا اینطوریه..چند بار خاستم فراموشش کنمو جوابه خاستگارامو بدمو برم پی زندگیم ولی هر بار دلم لرزیدو هیچکس غیراز اون تو دلم نمیره..برام دعا کنید که مامانش دلش به رحم بیاد
[پاسخ]
شیده جان مردا سر و ته یه کرباسه یه فرد مومن و با خدا اهل حتی مسج دادن با نامحرم نیست
مردها عاشق کسایی هستن که به سختی بدست میارن
[پاسخ]
ابراهیم پاسخ در تاريخ آوریل 23rd, 2015 02:30:
نظرم باهاتونه
[پاسخ]
ببخشیدا اما جفتتون بدرد نخورید و به هم میاین
خدا شفاتون بده دختر یا پسری که اهل دوستی با جنس مخالف باشه سالم نیست و سرانجام ندارن
[پاسخ]
بر نمی گرده
بابا جان تا کسی به خواستگاری رسمی با خانواده نیاد یعنی سرکارید
[پاسخ]
بر نمی گرده
[پاسخ]
از خواهرت کمک بخواه
[پاسخ]
تنها توکل به خدا کن اصلا از کجا معلوم با ازدواج با این خانم بدبخت نشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟کسی که عاشق یه معتاد بشه تعادل نداره
[پاسخ]
سلام دوستان تورو خدا التماستون میکنم راهنماییم کنید،من ۲ساله خوشم از یکی میاد ولی اون خیلی غرور داره …بهش گفتم و قبول هم کرده ولی نسبت بهم بی تفاوته م زنگی ن پیامی،دوروور یک ماه هست ک بهش گفتم،تو روخدا کمکم کنید،چطور جذبش کنم؟؟؟ دوسدارم روزی هزار بار براش بمیرم، الانم خیلی افسرده شدم 🙁
[پاسخ]
رویا پاسخ در تاريخ آوریل 22nd, 2015 21:00:
وقتی بی تفاوته سه حالت داره
۱- به کس دیگه ای علاقه داره
۲- از داشتنت مطمئنه
۳- اهل ابراز علاقه نیست ( معمولا این ادما از کودکی سرخورده شدن یا ممکنه از یه خونواده افراطی مذهبی باشه که ابراز علاقه واسش سخته)
اگه مورد اول باشه باید دل بکنی
اگه دومیه سعی کن به چالش بکشیش برو بیرون با دوستات تو اجتماع باش تا دیده شی ضمنا به ظاهرت هم برس
اگه سومی باشه باهاش صحبت کن ولی کلا قید ابراز محبتو بزن چون این ادما تو عمل محبتشونو نشون می دن
کلا چنتا نصیحت سعی کن هرروز ببینت تا بهت عادت کنه زیاد ابراز علاقه نکن و دم دست نباش ساعتای خاصی جواب گوشیتو نده واسه خودت یه سرگرمی جور کن با این وجود پسرا تو اول رابطه خیلی مشتاقن من به مورد اول بیشتر مشکوکم
[پاسخ]
سلام یه پسری هست که خیلی منو اذیت میکنه همش باهام لج میکنه هر حرفی که میزنم ده تا جواب داره که بهم بده خدایی منم خیلی باهاش لج میکنم منم عین اون توی جواب دادن کم نمیارم من هروقت میبینمش بهش میگم ازت متنفرم اونم همین حرفو به من میزنه به نظر شما این پسر واقعا از من متنفر یا دوسم داره؟راستی تا حالا سه بار خوابشو دیدم لطفا جواب بدین
[پاسخ]
رویا پاسخ در تاريخ آوریل 23rd, 2015 21:38:
به نظر من این ادم اگه ازت بی دلیل متنفر باشه که دیوونست
ولی اگه دوستت داره و این حرفارو میزنه روانپریشه
مواظب باش هوایی نشی
این ادمای خطرناکو از زندگیت حذف کن هر کسی حقشه تو ارامش زندگی کنه
[پاسخ]
سلام
فقط ی خط
از روزی که عاشقش شدم ۲ ساله میگذره دارم نابود میشم ، نمیذارن بهش برسم دیگه دیوونه شدم
خدانگهدار
[پاسخ]
سلام دوستان من همونیم گفتم ۵سال باعشقم هستم یه خبرخوش دارم ما۴ماه قهربدیم هیچ امیدی به برگشتنش نداشتم الان۴روزه اشتی کردیم خودش بهم زنگ زد لطفاراهنماییم کنین که چیکارکنم حفظش کنم دوباره قهرنکنیم؟بچه ها خیلی خوشحالم برام دعابکنین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟وراهنمایی کنین؟
[پاسخ]
ماریا پاسخ در تاريخ آوریل 14th, 2015 19:06:
سلام خواستگارته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ اگه نه سر کاری
دختر جان اگه همدیگر را می خواین حداقل یک انگشتر نامزدی دستت کنه که خیالتون راحت باشه برا هم هستید
در هر صورت دوستی سر انجام نداره
[پاسخ]
نسترن پاسخ در تاريخ آوریل 18th, 2015 15:59:
ماریا جون ببخشید این حرفومیزنم معلومه عاشق نشدی و احساس نداری وگرنه نمیگفتی سرکاری من تا اخرعمرم به پاش وایمیسم چون ایمان دارم یک روزم به عمرم باقی بمونه به دستش میارم چون عشقموثابت کردم درضمن باکسی هم که هیچ حسی بهش ندارم ازدواج نمیکنم چون زندگی بدون عشق خوشبختی نمیاره ………..اگه منونمیخاست برنمیگشت.
[پاسخ]
سلام میلاد خوبه که عشقت واقعیه به نظرمن بهش بگو اگه نظرش منفی بودهیچ ولی اگه مثبت بودبهت توصیه میکنم حدخودتونگه دار تاموقع خاستگاری رابطه درحدمعمولی داشته باشید نه بیشتر که اگه قسمت نشد بهدوابسته نشه چون دخترا احساسین زود وابسته میشن امیدوارم به عشقت برسی.
[پاسخ]
سلام من ۲۵ سالمه دوساله عاشق پسری هستم که ازم متنفره عشق من و دوسداشتنمم بهش ثابت شده اما چون زیادی عاشق بودم رفت و چون یبار از سر بی عقلی تو بازار سیلی بهش زدم ازم تنفر داره خواهش میکنم بهم کمک کنید و بهم بگید چیکار کنم جذبش کنم ؟چون جز اون به کسی نمیتونم فکر کنم
[پاسخ]
ماریا پاسخ در تاريخ آوریل 14th, 2015 19:08:
دوستی اشتباهه
پسری اگه دختری را بخواد با خانواده تشریف میاره وگرنه سرکاریه
شما هم که زدی در گوشش زیاد منتظرش نباش
[پاسخ]
نسترن پاسخ در تاريخ آوریل 18th, 2015 15:55:
ماریا جون ببخشید این حرفومیزنم معلومه عاشق نشدی و احساس نداری وگرنه نمیگفتی سرکاری من تا اخرعمرم به پاش وایمیسم چون ایمان دارم یک روزم به عمرم باقی بمونه به دستش میارم چون عشقموثابت کردم درضمن باکسی هم که هیچ حسی بهش ندارم ازدواج نمیکنم چون زندگی بدون عشق خوشبختی نمیاره ………..اگه منونمیخاست برنمیگشت.
[پاسخ]
نسترن پاسخ در تاريخ آوریل 19th, 2015 12:23:
سلام عزیزم ازش معذرت خواهی کن بگو که اشتباه کردم بگو بهم فرصت بده جبران میکنم مطمعن باش اگه کسی توزندگیش نباشه برمیگرده
[پاسخ]
رویا پاسخ در تاريخ آوریل 22nd, 2015 17:32:
روی صحبتم با نسترن و ماریاست
به نظر من دختر نباید وقتی مرتکب اشتباهی نشده معذرت خواهی کنه وقتی پسری یه نفرو دوس داره تلاش میکنه شک نکن
[پاسخ]
سلام
من عاشق یک دختری شدم که نمیدونم اونم من و دوست داره یا نه
اصلانم عشقم از روی هوس نیست الان سه ساله که دوسش دارم
ولی موقعیتم جوری نیست که پا جلو بزارم و برم خواستگاری
به نظرتون حرفمو بهش بگم و بدونم اونم دوسم داره یا نه
یا این که بازم صبر کنم تا وضعیت زندگیم متداول بشه بعد پا پیش بزارم
[پاسخ]
رویا پاسخ در تاريخ آوریل 22nd, 2015 21:08:
حرفتو بزن بزار بهت فکر کنه ممکنه دیر شه بپره
[پاسخ]
عاطفه پاسخ در تاريخ مارس 19th, 2016 09:37:
بهش بگو دوسش داری اما موقعیتت جور نیست دخترا قلب مهربونی دارند اگه بهش بگی بهت فکر میکنه جوابشو بهت میده
[پاسخ]
بچه ها من تقریبان زمانی که ۱۳ سالم بود عاشق شدم ولی در باره این موضوع به کسی چیزی نگفتم ولی ای کاش همون موقع به مادرم یا به خودش میگفتم اخه روم نشد ولی حالا ۲۴ سالم اون دختر هم عاشق شده ولی عاشق یه کس دیگه ولی خوانواده دختره اجازه نمیدن چون اون پسره معتاده و قبلان زن داشته اصلان از لحاظ سنی هم بهم نمیخورن .من بعد از این مدت بیشتر عاشقش شدم با وجود اینکه از عشق او با خبر بودم و یه سله که همش از خدا میخوام او رو به من برسونه خیلی هم دعا کردم که به اوبرسم حدود یه ساله به مادرمم گفتم که اونو دوست دارم ولی مادرم میگه که اسم اون پسر افتاده رو دختره و راضی نیست .ولی چند وقت پیش یه فرصت پش اومد و منم به خواهرم گفتم بره به دختره بگه که من دوستش دارم و عاشقش هستم انم رفت به او گفت.دختره هم اول راضی بود و به من روی خوش نشون میداد دوست داشت بامن صحبت کنه من با رفتام به اوفهماندم که عاشقش شدم اونم به خواهرم گفت که باید فکراشو بکنه بعد از گذشت چند روز جواب نه رو داد .منم که شمارشو گیر اورده بودم چنتا اس بهش دادم انم جواب میداد تااینکه دیگه میخواست بهش اس ندم به نظرم هنوز تو فکر عشق خودشه و محکم پاش ایستاده منم تصمیم گرفتم همه چیز رو به خدا واگذار کنم ولی ناامید نشدم شاید او متوجه اشتباش بشه ایکاش دوسال زود تر این مضوع رو علنی میکردم تا این اتفاقا نیفتاده بودند اصلان مشکل اصلی خودم بودم که گیر مشکلاتم بودم که توی این مدت زیاد چیزی به او نگفتم.
بچه کسی هست راهنماییم کنه خواهشن راهنماییم کنید که چکاری هست که بهتره انجام بدم
[پاسخ]
لطفا کمکم کنید.بدجورعاشق برادر شوهر خواهرم شدم.خانوادم با خانوادش دیگه رفت و آمدنداره.الان دقیقا یک ساله ندیدمش،میخوام فراموشش کنم اما برام امکان نداره هربار عشقم بهش بیشتر میشه.فقط یکی از دوستام میدونه.الان دارم با خاطراتش زندگی میکنم و بزرگترین رویام یک لحظه دیدنشه ولی دیگه نمیتونم تحمل کنم هر وقت تنها میشم گریه میکنم.حس میکنم دیگه نمیتونم نفس بکشم.وقتی خواهرم میره خونه مادر شوهرش من عذاب میکشم.دو سال شده که عاشقش شدم.میخوام برم باهاش حرف بزنم ولی میترسم،میترسم منو نخواد.اصلا نمیدونم چی بهش بگم ولی به قول دوستم اگه هم کاری نکنم ممکنه از دستم بره.اگه باهاش حرف بزنم تکلیف خودم رو میفهمم که عشقم یک طرفه هست یا نه!اما خجالت میکشم.دیگه کم آوردم و نمیدونم چیکار کنم دوست دارم هیچوقت نبودم.لطفا کمکم کنید . . . !!!! از عشقش دارم دیوونه میشم.
[پاسخ]
سلام دوستان…به خدا دیگه نمیدونم چیکار باید بکنم!خودم ۱۶ سالمه و با پسری اشنا شدم که۲۲ سالشه…خیلی دوسش دارم ولی میترسم اگه بهش بگم بدتر ازم دور بشه یا بهم بگه منو دوست نداره که در اون صورت واقعا زندگیم نابود میشه….متاسفانه یکم داره بینمون فاصله میافته و نمیتونم مثل این چندوقت هر روز ببینمش دارم از این دوری دیوونه میشم و جدا از دلتنگی میترسم فاصله بینمون باعث سردی بیشتر اون بشه…دیشب اونقدر حالم بد بود که کارم به بیمارستان کشیده شد!خیلی دوسش دارم لطفا کمکم کنید…خواهشاً نگید فراموشش کنم که گوشم از این حرفا پره!لطفا یه راه حل خوب و درست بهم پیشنها کنید تا بتونم اونو مال خودم بکنم….
[پاسخ]
ماریا پاسخ در تاريخ آوریل 14th, 2015 19:20:
عشق نوجونیست
عادیه
خدا به دادت برسه
دوستی هیچ فایده نداره
زندگی شوخی نیست
[پاسخ]
سلام,دوستان من یه سوالی دارم,کسی هست کمکم کنه
[پاسخ]
سلام.من ۶ماه هست با ح اشناشدم همدیگررو واقعا دوست دارم امااون بخاطر گذشته تلخی که داشته میترسه یه رابطه تازه روشروع کنه من خیلی دوستش دارم نمیدونم چکارکنم چطوری کمکش کنم هرچی بهش نزدیک میشه اون ازم دورتر میشه از شانس من ما از هم دور هستیم من هر هفته یکبار می بینمش بگیدچکارکنم همه زندگیم شده کابوس نمیتونم ازش جدابشم میمرم تحمل شکسته شدنو ندارم
[پاسخ]