خانه ای داشته باشم پر دوست!
تقریبا همه ما قهر کردن را تجربه کردهایم. یا خود با کسی قطع رابطه کردهایم و یا کسی دیگر با ما قهر و رابطه را مسدود کرده است. اما قهر از هر نوعی که باشد، ناراحت کننده است. در واقع قهر کردن از هر جانبی که باشد ما را به یاد دل شکستگی، اندوه، خودخواهی، حل نکردن مشکلات و اختلاف نظرها و خلاصه به یاد کدورت و تاریکی قلبها میاندازد. به همین دلیل میخواهم برایتان از پاکسازی و خانه تکانی قلبهایمان بگویم. پاکسازی و خانه تکانی قلبهایمان از تاریکی و کدورت. چون جاهای آلوده، تاریک و کدر جای خوبی برای زندگی عنکبوتهاست. عنکبوتهایی که در قلبهایمان تار میتنند و میخواهند قلب پاک ما را اشغال کنند و به تدریج ما را تبدیل به فردی تنها کنند!
اصلیترین دلایل قهر کردن
اکثر ما در زندگیمان تجربه قهر و دلخوری را داشتهایم. گاهی خودمان در حل اختلافهایمان با کسی شکست خورده و رابطه را قطع کردهایم و گاهی طرف مقابل این کار را انجام داده است. اما دقت کنید که قهر و قطع رابطه، آخرین راه حل در دوستی و رابطه است و قبل از آن حتما لازم است از ابزارهای موفقتر و سالمتری استفاده کنیم و با گفتگو و کمی هم استفاده از ابزار جادویی بخشش، روابطمان را اصلاح کنیم. در این جا میخواهم در باره گفتگو و بروز موثر احساسات و سپس در باره بخشش دیگران برایتان بگویم. پس توجه کنید:
رفع و حل مشکلات از راههای بالغانه
من نمیخواهم همان حرفهای همیشگی را برایتان تکرار کنم و بگویم بیایید در سال جدید همه کدورتها، دلخوریها، قهر و قطع رابطهها را کنار بگذارید و با هم آشتی کنید! هر چند که همه این حرفها هم در دل خود حاوی حقیقت و برکاتی هستند که نباید فراموش شوند. بلکه بیشتر میخواهم بگویم مسائل خود را با دیگران حل کنید و بالغانه و بزرگسالانه روابط خود را تنظیم کنید. یعنی قهر را که حرکتی غیر بالغانه است کنار بگذارید و بالغانه تصمیم بگیرید که روابط خود با اطرافیان را بازسازی کنید. در بازسازی ممکن است به این نتیجه برسید که برخی روابط را کمتر و برخی را بیشتر کنید. بعضی رابطهها را محدودتر کنید یا گسترش دهید. همچنین ممکن است به این نتیجه برسید که حرفهای ناگفته یا ناتمامتان را با جدیت اما مودبانه به کسانی که از آنها دلگیر شدهاید بگویید و رابطه را از زیر نقابهای ظاهری نجات داده و عمیقتر و حقیقیتر کنید. به هر حال قهر کردن راه حل موقت و کودکانهای است، کاری ناپخته و نابالغانه است و بهتر است در سال جدید در قهر کردن تجدید نظر کنید و به جای آن روابطتان را بهینهسازی کنی. مهمتر این که میخواهم به شما بگویم بیشتر دقت کنید، هر چه بیشتر خود و اطراف و اطرافیان خود را بشناسید و کاری کنید انتخابانهایتان برای معاشرت و برای ادامه روابط هر چه بیشتر به سود خودتان و دیگران باشد و این، تنها زمانی ممکن است که خودشناسیتان بیشتر شده باشد، نیازهایتان را بهتر بشناسید و بدانید باید در هر رابطهای مسئولیت آن رابطه را بپذیرید و برای شکوفا کردن نهال رابطه، به آن نور و آب و غذا بدهید.
حرف اول آشتیها: حرف دل!
خلاصه این پاراگراف این است که برای پایان دادن به کدورتها، حرف دلتان را صادقانه به طرف مقابل بگویید. وقتی حرفتان را از ته قلب میگویید، دیگر جایی برای رشد عنکبوتها در قلب ما باقی نمیماند. حتما میدانید که گفتگوی صادقانه و بیطرفانه و بدور از تعصب میتواند مشکلات ما با دیگران را، تا حدود زیادی حل کند اما ناتوانی در روبروشدن آشکار و درست با احساسات، عدم برخورد صادقانه با آنها و به دنبال آن محکوم ساختن بیدلیل دیگران، گفتگو و صحبتهای ما را با دشواری مواجه میکند و میتواند روی کیفیت و سلامت روابط ما تأثیر نامناسب داشته باشد.
اما بخواهیم یا نخواهیم احساسات، قدرتمندتر از آنند که کسی بتواند آنها را پنهان سازد و به طریقی خود را آشکار میکنند. ممکن است روی لحن صدا، زبان بدن و حالات چهره ما اثر بگذارند و یا ممکن است منجر به طعنه زدن، پرخاشگری و ناشکیبایی شوند. به علاوه رفتار ما را برای دیگران غیر قابل پیشبینی کنند، که این خود باعث میشود بین ما و آنها فاصله بیفتد و اگر کینه و بغض ما از طرف مقابل زیاد باشد، منجر به مشاجرات سختتری هم میشود.
اگر نقاب بزنیم چه میشود
زیر نقاب پنهان شدن و عدم بروز مناسب احساسات، علاوه بر این که بخش مهمیاز «خودمان» را پنهان نگه میدارد، به سایرین هم صدمه میزند، زیرا آنها را از نشان دادن واکنش در مقابل احساسات ما و ایجاد تغییر در رفتارشان محروم میکند. این کار باعث میشود روابط ما حالت مصنوعی و غیر حقیقی به خود بگیرد و هرگز نتوانیم دوستان واقعی پیدا کنیم . همچنین به مرور ما را حساس و زودرنج کرده و از معاشرتهای بیشتر دلزده میکند.
وقتی احساسمان را قایم میکنیم ...
طی تحقیقات انجام شده روی گفتگوهای دشوار، دلایل متنوعی برای عدم بروز درست احساسات، در جریان این نوع صحبتها وجود دارد. گاهی از این نگرانیم که اگر از احساسات خود حرف بزنیم، دیگران را برنجانیم یا روابطمان با آنها خدشهدار شود یا نگرانیم خودمان در موقعیتی قرار بگیریم که برنجیم. بعضیها مشکلشان این است که طرف مقابل احساساتشان را جدی نگیرد و یا حرفی بزند که به شنیدنش علاقمند نیستند و با مطرح نکردن احساسات تلاش میکنند از این نوع مشکلات فاصله بگیرند. از طرف دیگر اغلب ما با احساسات خود غریبهایم، زیرا شناسایی احساسات کار آسانی نیست و اغلب پیچیدهتر از حدی هستند که ما تصور میکنیم. به علاوه احساساتی که ما با آنها مشکل داریم، میتوانند در ظاهر تغییر یافتهای نیز بروز کنند و خود را در قالب احساساتی نشان دهند که برای ما قابل تحملند. بعضی از ما به دلایل تربیتی، داشتن احساس را موضوعی طبیعی نمیدانیم و اسباب خجالت ماست.
بعضی دیگر از ما تصور میکنیم آدم خوب عصبانی نمیشود، گریه نمیکند و یا غمگین نمیشود. برخی از ما آموختهایم که احساسات دیگران مهمتر هستند، شاید به این دلیل که تصور میکنیم شادی و خشنودی دیگران بر خوشحالی ما ترجیح دارد و یا اگر مطابق احساس دیگران عمل نکنیم آنها از ما دلگیر میشوند و این برای ما عواقبی در پی خواهد داشت. مشکل دیگر این است که داوری کردن را با ابراز احساس اشتباه میگیریم. در حالی که داوری کردن، از احساس خشم، رنجش و ناراحتی ناشی میشود و باعث میشود طرف مقابل ما متوجه نشود ما دقیقاً چه احساسی داریم و در تشخیص آن به اشتباه بیفتد. در نتیجۀ این نوع گفتگو نه تنها مشکلی حل نمیشود، بلکه این نوع قضاوت خود به ایجاد کدورتهای جدید و مستقر شدن عنکبوتهای بزرگ در خانه قلب ما منجر میشود.
گامهای موثر در ابراز احساس
وقتی با کسی قهر هستید یا کدورت بین شما دارد بیشتر و بیشتر میشود بهتر است ابراز احساس را سرلوحه رابطهتان قرار دهید. برای ابراز درست احساسات این مراحل را دنبال کنید؛ گام اول اینکه بدانیم نیازی نیست که احساساتمان منطقی و مستدل باشند، تا بتوانیم آنها را مطرح کنیم. میتوانیم فرض کنیم که احساسات خوب و بجایی نداریم، ولی در عین حال آنها را بروز دهیم. گام دوم این است که طیف کامل احساسات خود را بیان کنیم. اگر در موضوعی احساس خشم، شرمندگی و قدرشناسی را با هم داریم، هیچکدام را قربانی دیگری نکنیم. این باعث میشود طرفین، یکدیگر را بهتر درک کنند. گام سوم در بیان احساسمان عبارت است از این که، طرف مقابل را ارزیابی نکنیم، بلکه احساسات خالص خودمان را بدون داوری و سرزنش درباره طرف مقابل، با او در میان بگذاریم. برای انجام این کار میتوانیم جملات خود را با «من احساس میکنم» شروع کنیم. به این ترتیب کاملاً مشخص میشود که در محدودهای شخصی حرف میزنیم. مثلاً به جای اینکه به همسرمان بگوییم: «چرا در حضور بچهها با من مشاجره میکنی»، به او بگوییم: «وقتی در حضور بچهها از من انتقاد میکنی، ناراحت میشوم و نگران واکنش آنها هستم». گام چهارم این است که انحصارگرانه برخورد نکنیم. اگر ما احساسات تندی داریم، خیلی احتمال دارد که طرف مقابل هم مشابه همین احساس را داشته باشد. هیچ دلیلی وجود ندارد که بروز احساسات را، تنها منحصر به خود بدانیم. و یک نکته مهم دیگر اینکه به دیگران نشان دهیم حرفشان روی ما اثر میگذارد و احساسات آنها، برای ما اهمیت دارد.
خداوند رحمان را شاگردی کنیم !
دیگران را ببخشید. بخشش کار خداوند رحمان و رحیم است. این کار یکی از بهترین کارهاست برای این که بزرگترین استاد رحمانیت، یعنی خداوند بخشایشگر مهربان را شاگردی کنیم. جالب این جاست که با این که بخشیدن اشتباهات دیگران در بهبود روابط ما با آنها و حتی در رشد آنها تاثیر مستقیم و موثری دارد اما بخشیدن دیگران چندین برابر بر روح و روان خود ما موثر و برای خود ما ضروری است! اگر چه کینه، بخشی از طبیعت انسان است اما این حالت نه تنها سلامت روان، بلکه سلامت جسمی ما را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. به این دلیل بخشش را بعنوان یکی از بهترین درمانها هم برای روح و روان خودمان و هم برای اصلاح و بهبود روابط توصیه میکنند. حتی بخشش دیگران، حرکتی پیشگیرانه در بروز انواع سرطانهاست. نتیجهای حیرتآور که بالاخره پزشکان متخصص بدان اعتراف کردند! موضوع بخشایش اطرافیان، در یک مرکز روانشناسی بالینی با عنوان «عملیاتی برای بخشایش» مورد بررسی قرار گرفت. طبق تحقیقات انجام شده، دکتر دین اورنیش پزشک و محقق معروف آمریکایی، بخشش را جایگزینی بسیار مناسب برای خشم و انتقام میداند. او به شوخی میگوید: خودخواهانهترین کار برای خودتان بخشیدن دیگران است!
اورت ورتینگتون، مدیر اجرایی «عملیاتی در طلب بخشایش» میگوید: هرگاه کینه را به دل خود راه بدهید خود را در معرض یک مسأله حاد جسمی قرار دادهاید. براساس همین تحقیقات، معلوم شد افرادی که با دوستان، آشنایان و همسایگان خود ارتباط بهتر و بیشتر و مطلوبتری دارند، نسبت به سایر افراد از سلامتی بیشتری برخوردارند. بدین ترتیب باقی ماندن در کینهورزی یا دلخوری، بیش از اطرافیان تاثیر منفی بر خود ما دارند. بنابراین بهترین راه رهایی از کینهها این است که هر چه زودتر با گفتگو یا بخشش، آنها را از خود دور کنیم. راستش این کار باید در طول زندگی ما انجام شود و ربطی به سال جدید هم ندارد اما حلول سال جدید بهانه به دست میدهد تا این فرایند را راحتتر طی کنیم. از این بهانه بخوبی استفاده کنید و سال را با نیت سلامتی جسم و روان خود و دیگران، با شادی و آرامش شروع کنید و تبرک دهید و قلبتان را از عنکبوتها و تارهای آزار دهنده آنها پاکسازی کنید.
روابط دوستانه و صمیمانه با همه!!!
خوش به حال کسی که بتواند با همه افراد روابط دوستانه داشته باشد. اما در بیشتر موارد چنین کاری میسر نیست. ما با توجه به سنخیت و عقاید و سلیقههای خود، خواهی نخواهی با برخی افراد کنار میآییم و دوستی میکنیم و با برخی کنار نمیآییم و مرتب دچار تنش میشویم. هر کسی حق دارد دوستان خود را از بین کسانی انتخاب کند که با آنها سنخیت و سیالیت بیشتری دارد. بنابراین همه ما میتوانیم روابط خود را بر مبنای نیاز، سلیقه و سنخیت با هر کسی تنظیم کنیم. بخشش دیگران نیز لزوما به معنای داشتن رابطه تنگاتنگ با آنها نیست. ما میتوانیم ببخشیم، طلب بخشش کنیم، قهرها را بشکنیم اما رابطه را کمرنگتر تنظیم کنیم تا هر چه کمتر با افرادی که با ما هم سنخ نیستند دچار تنش شویم. در سال جدید عنکبوتهای قهر را از قلبهایمان بیرون کنیم اما روابط را بزرگسالانه و عاقلانه تنظیم کنیم.
مجله دنیای سلامت۹۰
زیبــاشو دات کام
سلام.
من بعد از چند سال یک دوست در مدرسه پیدا کردم.
اوایل سال روابط خیلی خوبی با هم داشتیم به طوری که زبان زد کل مدرسه بود اما الان این طور نیست. من با دوستم تفاوت های زیادی داریم و اون هم دوستایی داره که وقتی باهوشونه من خیلی احساس کم بودن می کنم.وقتی خودم رو عقب می کشم از طرف مادر خودم و مادر خودش خیلی پیگری می شه که چرا چون که ما دوستای خوبی بودیم.
من نمی تونم این طوری،و باید مجبور باشم.خیلی هم دوستش دارم
[پاسخ]