ازدواج سنتی یا امروزی و یا ترکیب این دو؟

 کشور ما، همانند بسیاری از ممالک، در حال گذار از یک جامعه سنتی به صنعتی و مدرن می باشد و این گذار، به هر حال، منجر به تغییراتی می شود که مواجهه با آن اجتناب ناپذیر خواهد بود. از جمله می توان به مجموعه ای از دگرگونی ها در سبک زندگی فردی و اجتماعی و بعنوان نمونه، تغییر در نگرش خانواده ها و جوانان راجع به سبک ازدواج، اشاره نمود. در حالی که جوانان گذشته، با گزینه های معدودی از شیوه های ازدواج روبرو بودند و همان روال سنتی را در پیش می گرفتند، جوانان امروز با گزینه های متعدد و متفاوتی روبرو هستند. لذا دائما از خود یا از متخصصین می پرسند، که کدام روش بهتر است؟ روش سنتی یا امروزی؟ لذا به دلیل اهمیت ازدواج جوانان و لزوم رسیدن آنان به بینشی در این زمینه، این مبحث ارائه می گردد.

ازدواج سنتی:
به طور سنتی، خانواده ها برای ازدواج فرزندان خود نکاتی را در نظر می گرفته و هنوز هم در نظر می گیرند. این نکات، حاصل تجربه های خاص خودشان، یا تعالیم فرهنگی و اجتماعی بوده است. هر خانواده، اصول و قوانین ویژه ای برای خود دارد و تلاش می کند طبق این اصول اقدام کند. وقتی یکی از پسرها آمادگی خود را برای ازدواج اعلام می کند، به طور سنتی، بزرگترها می نشینند و با هم گفتگو می کنند. در مرحله اول، از طریق پرس و جو، دختر خانم هایی را برای ازدواج انتخاب می کنند، در مورد آنها و خانواده هایشان تحقیق و بررسی می کنند و بعد، بر اساس اصول و قوانین خانواده ، از بین موارد مطرح شده، یک نفر را بر می گزینند و این گزینش، معمولاً با نظر خواهی از ریش سفید ها و با اصطلاح عقلای قوم صورت می گیرد.

فرایند سنتی ازدواج، معمولاً با خواستگاری رسمی و خانوادگی شروع می شود. خانواده ها همدیگر را می سنجند تا ببینند آیا مطابق با اصول و هنجارهای یکدیگر هستند یا نه. در صورتی که تطابق وجود داشت، از دختر و پسر هم نظر خواهی می کنند و اگر این دو به ازدواج رضایت دادند، بقیه مراحل اجرا می شود. حتی هنوز هم در برخی از ازدواج های سنتی در همان شب خواستگاری مراسم عقد کنان انجام می شود ولی شکل امروزی تر آن، این است که خانواده ها به دختر و پسر فرصت می دهند تا همدیگر را بیشتر بشناسند و در طی چند جلسه گفتگو، تصمیم بگیرند.
ازدواج به شیوه متفاوت:
امروزه جوانان و خانواده ها با شکل متفاوتی از ازدواج روبرو می شوند که اصطلاحا به آن ازدواج غیر سنتی گفته می شود. منظور ازدواجی است که متفاوت با رسوم و قرارداد های خانوادگی و فرهنگی انجام می شود. مثلا دختر و پسری با همدیگر َآشنا شده، قرار ازدواج می گذارند. مدتی را برای شناخت همدیگر صرف می کنند و بعد از اینکه تصمیم نهایی را برای ازدواج گرفتند، خانواده هایشان را در جریان قرار میدهند.

یک شکل دیگر هم وجود دارد که دختر و پسری بدون هیچگونه قصدی برای ازدواج وارد یک رابطه عاطفی می شوند، شدیدا به همدیگر علاقمند و وابسته شده و بعد تصمیم به ازدواج می گیرند. در برخی موارد این دو اصلا آماده ازدواج نیستند اما به خاطر وابستگی ایجاد شده، ازدواج را اجتناب ناپذیر می بینند. در شکل دیگر، دختر و پسری وارد رابطه عاطفی و بعضا جنسی شده و بعد از مدتی به دلیل احساس تعهد و مسئولیتی که نسبت به طرف مقابل ایجاد می شود، تن به ازدواج می دهند. بدون اینکه آماده ازدواج باشند و حتی بدون اینکه واقعا یکدیگر را برای ازدواج انتخاب کرده باشند.

در ازدواج هایی از این قبیل، تقریبا در اکثر موارد، زمانی که خانواده ها متوجه قصد ازدواج فرزندشان می شوند و بویژه وقتی که متوجه می شوند که او از مدتها قبل همسر خود را انتخاب کرده است، اصلا واکنش خوبی نشان نمی دهند. این خبر می تواند خانواده را شوکه کند و آنها را مدتی در شوک و نگرانی شدید نگهدارد. بویژه وقتی که پافشاری فرزندشان را می بینند این بحران شدید تر می شود. اما در اکثر موارد، این جوان عاشق و مصمم است که ظاهرا پیروز میدان است و خواسته اش را به کرسی می نشاند. بی آنکه بداند که آیا تصمیم درستی گرفته است، یا خیر؟

کدامیک موفق تر است؟ ازدواج سنتی یا امروزی؟
هنوز هم ، ازدواج سنتی در مقایسه با ازدواج های امروزی تر، به لحاظ توجه به هنجارها و قوانین خانواده ها، ازدواج با ثبات و امن تری به حساب می آید؛ اما در اینگونه ازدواج ها به برخی از ویژگی های فردی دو طرف ازدواج، توجهی نمی شود. به عنوان مثال، ابعاد عاطفی، جنسی، ویژگی های شخصیتی و سبک های رفتاری فرد کمتر مورد توجه قرار می گیرد. شاید به این دلیل که این ویژگی ها برعکس خصائص جسمانی، خانوادگی و سطح اجتماعی فرد مقابل، کمتر ملموس است. در ازدواج های خیلی سنتی، معمولاً خانواده ها تمایلی به صبر کردن و وقت گذاشتن برای بررسی خصائص فردی طرف مقابل ندارند. معمولاً خیلی عجله می کنند که کار را تمام کنند (در اینجور مواقع، ضرب المثل « تا تنور داغ است، بچسبان! » را زیاد می شنویم).

البته، آنچه در مورد ازدواج های سنتی گفته شد، به معنای این نیست که در ازدواج های غیر سنتی ، که احتمالاً بدون توجه کامل به معیارها و اصول خانوادگی انجام می شود (مانند ازدواج هایی که با روابط عاشقانه شروع شده و با وجود مخالفت خانواده ها انجام می گیرد)، نیازهای عاطفی، جنسی، و …. زوج ها بر آورده می شود. خیلی از اینگونه ازدواج ها، بیشتر به دلیل کشش های شدید عاطفی و جنسی صورت می گیرد و به دیگر شباهت ها (حتی شباهت در نیازهای عاطفی و جنسی) کمتر توجه می شود. متأسفانه، کم نیستند زوج هایی که با موانع دشوار اجتماعی و خانوادگی مبارزه می کنند و در نهایت، با اشتیاق فراوان ازدواج می کنند، اما بعد از فروکش کردن اشتیاق شدیدشان، تازه متوجه می شوند که چقدر با هم متفاوتند. فکر کنید، رسیدن به این نقطه کور چقدر می تواند دردناک باشد.

جوانان امروزی به کدام شکل ازدواج گرایش بیشتری دارند؟
هر زن و مردی که با همدیگر ازدواج می کنند، بعد از ازدواج، از خود و همسرشان یکسری توقع و انتظار دارند. بعضی از این انتظارها، یا در راستای خصائص فرهنگی، جسمی و طبیعی فرد بوده و یا نسل اندر نسل به ما منتقل شده است (مانند نقش های فرزند پروری پدر و مادر). اما در کنار این وظایف نسبتاً ثابت، یکسری انتظار هم وجود دارد که به مرور زمان و با توجه به شرایط روز، ایجاد شده و تغییر می کند. مثلاً اگر سالها قبل، از یک پسر ۲۰ ساله می پرسیدند: «چرا می خواهی ازدواج کنی؟» به احتمال زیاد پاسخ می داد: « می خواهم ازدواج کنم تا همسری داشته باشم تا به امورات خانه ام رسیدگی کند و……..». یعنی ازدواج بیشتر به خاطر نقش های اجتماعی و فرهنگی صورت می گرفت.

ولی امروزه از خیلی از جوان ها می شنویم که: « اگر بخواهم غذا بخورم، یک نفر را استخدام می کنم که برایم غذا بپزد، یا به رستوران می روم. یک تمیز کار استخدام می کنم تا به خانه ام برسد و ….. پس اصلاً چرا باید ازدواج کنم؟» در مقابل، دختر خانم هایی را می بینیم که استقلال مالی دارند و به لحاظ مالی نیازی به داشتن همسر و تکیه گاه احساس نمی کنند. این گونه صحبت ها، نشان می دهد که در دنیای امروز، صرفاً به دلیل نقش های اجتماعی و فرهنگی که به طور سنتی به زن سپرده شده، مانند خانه داری و آشپزی یا به دلیل نقش های اجتماعی و فرهنگی که به مرد سپرده شده است، نمی توان ازدواج کرد.

امروزه حتی ازدواج به خاطر رفع نیاز جنسی هم ناکافی است و باز هم انگیزه بالاتری برای ازدواج لازم است. بنابر این، دلایل سابق برای ازدواج، هر چند عالی و لازم است اما کافی نیست. به نظر می رسد، یک ضرورت قوی برای ازدواج کردن، نیاز به صمیمیت و رابطه پربار عاطفی با شریک زندگی است. پس اگر نهادهای اجتماعی و خدماتی بتوانند عهده دار نقش های خانه داری و آشپزی بشوند. اگر زنان هم بتوانند گرداننده حد اقل بخشی از نیازهای اقتصادی خانواده بشوند، اما صمیمیت و رابطه توأم با عشق و محبت چیزی نیست که به آسانی و بوفور قابل دسترسی باشد. به عبارت دیگر اگر در گذشته ازدواج هایی بدون عشق و عاطفه و صمیمیت جنسی صورت می گرفت و ادامه می یافت، اما امروزه این ازدواج ها قطعا دوامی نخواهند داشت. چرا که برای جوانان امروز، دو پایه و ستون مهم ازدواج، صمیمیت جنسی و عاطفی است که بدون آن هیچ ازدواجی استوار نخواهد بود، مگر به شکل کجدار و مریض.

با توجه به آنچه ذکر گردید، در ازدواج هایی که در آن فقط به اصول و شرایط و هنجارهای خانوادگی و فرهنگی توجه می شود(آنطور که در ازدواج های سنتی مد نظر است) و حتی زمانی که جذابیت جسمی(بویژه در زن) هم مد نظر قرار می گیرد، ممکن است تصادفاً شباهت شخصیتی، عاطفی، جنسی و رفتاری وجود داشته باشد و ممکن است وجود نداشته باشد. بنابر این با توجه به تغییر نگرش و انتظارات زنان و مردان امروزی، احتمال اینکه چنین ازدواجی علیرغم چارچوب درستی که دارد، نتواند نیازهای عاطفی و جنسی زوج های امروزی را بر آورده کند، کم نیست. لذا ازدواج های صرفا سنتی که در آن شباهت، علاقه، جذابیت جنسی و رابطه عاطفی طرفین اهمیتی ندارد، امروزه کارایی لازم را نخواهد داشت.
در نتیجه، با توجه به آنچه ذکر شد، به نظر می رسد که در ازدواج های امروزی ترکیبی از ازدواج سنتی با شیوه های نوین، نتیجه بهتری داشته باشد. یعنی ازدواج بر اساس یافته های نوین علمی که روی یکسری شباهت های زوجین و ویژگی های مرتبط با رضایت زناشویی و در نتیجه، ازدواج موفق تأکید می کند و علاوه بر آن، توجه به اصول، هنجارها و معیارهای فردی، خانوادگی و فرهنگی دو طرف.
نکات پیشنهادی برای ترکیب ازدواج سنتی و غیر سنتی:
برای داشتن ازدواجی سعادتمندانه بهتر است روند ازدواج و انتخاب همسر بر اساس ملاک های فردی و خانوادگی صورت گیرد و فرد و خانواده، هر دو در این انتخاب و در طی این مسیر سهیم باشند. بدین منظور نکاتی به شما جوانان پیشنهاد می گردد:

۱- ازدواج امر مهمی است. تصمیمی است که برای یک عمر می تواند مسیر زندگی شما را تغییر دهد. پس هرگز چشمان خود را نبدید و این امر مهم را صرفا به اطرافیان نسپارید. در این راستا سهم شما باید به مراتب بیشتر از آنها باشد.

۲- برای یک ازدواج خوب، لازم است چشم انداز واضح و روشنی از ازدواج داشته باشید. باید دقیقا بدانید که هدف شما از ازدواج چیست؟ چه خواسته های عینی و واقعی دارید؟ و در واقع معیارهای مشخص شما برای انتخاب همسر کدامست؟ لذا قبل از هر انتخابی باید خودتان را بشناسید و شرایط زندگی خود را مرور کنید. مطالعه، مرور قصه زندگی، مشاوره، اجرای تست های خود شناسی، شرکت در کارگاه های خودشناسی و …. می تواند مفید واقع شود.

۳- بخش مهمی از خودشناسی، شناخت شرایط زندگی، اصول و هنجارهای خانوادگی، اعتقادی و فرهنگی است. نمی توانید این شرایط و اصول را نادیده بگیرید. لذا، قبل از شروع روند ازدواج، با اعضای خانواده مشورت کرده و موارد مهم از دید آنها را بررسی کنید.

۴- در شروع یک رابطه، خانواده را از تصمیم خود مطلع کنید. شاید در آغاز، این کار سخت به نظر برسد و نگران دخالت یا ممانعت از سوی خانواده باشید، اما بدانید که این کار بسیار آسانتر است از اینکه بعدا آنها را در برابر کار انجام شده قرار دهید و شاهد شوک و نگرانی شدید آنها باشید. ضمنا بدانید که والدین شما به هیچ وجه دوست ندارند، آنها را دور بزنید. قطعا بعدا مخالفت آنها شدید تر خواهد بود.

۵- اگر خانواده اصرار بر رسمی کردن رابطه داشتند، آنها را توجیه کنید که لازم است برای شناخت بیشتر یکدیگر، وقت بیشتری بگذارید. خوشبختانه امروزه حتی خانواده های خیلی سنتی ضرورت کسب این شناخت را احساس می کنند و تا آنجایی که تجربه کاری بنده نشان می دهد، کمتر با آن مخالفت می کنند. البته هر خانواده، اصول و خط قرمز های خود را هم دارد که باید به آن توجه کنید.

۶- برای شناخت بهتر و بیشتر، حتی الامکان سعی کنید ملاقات هایی را در بطن خانواده و با حضور خانواده دو طرف فراهم کنید. سفرها و دیدارهای خانوادگی طولانی می تواند فرصت فوق العاده ای برای شناخت یکدیگر فراهم کند. البته امیدوارم دیدگاه سنتی خانواده ها مانع این ملاقات ها نشود.

۷- قبل از رسیدن به تصمیم قطعی، رابطه عاطفی عمیق بر قرار نکنید. هر چند وجود علاقه و زمینه ارتباط عاطفی برای انتخاب درست لازم است، اما دختر و پسری که در یک رابطه عاطفی عمیق درگیر می شوند، قدرت تصمیم گیری منطقی را از دست خواهند داد.

۸- رابطه جنسی را حتی الامکان به بعد از رسمی شدن رابطه موکول کنید. البته راجع به آن با همدیگر صحبت کرده و چشم انداز واضحی از آینده جنسی بدست بیاورید (که با کمک مشاور ازدواج هم می توانید این اطلاعات را بدست بیاورید) اما تجربه کاری من و همکارانم نشان می دهد که وجود رابطه جنسی قبل از ازدواج، بویژه رابطه مکرر، می تواند موجب کاهش انگیزه طرفین برای ازدواج بشود.

۹- در گفتگو های هنگام خواستگاری، به علاقه، مزاج جنسی، انتظارات عاطفی و جنسی، دیدگاه های عاطفی و جنسی حتما اشاره کنید.

۱۰- اگر مدت زمانی را صرف شناخت همدیگر کرده اید، برای تصمیم نهایی لازم است یک بررسی همه جانبه انجام دهید. در این خصوص شرکت در جلسات مشاوره قبل از ازدواج (به اتفاق همدیگر) می تواند مفید باشد. ضمنا برسی روانشناختی و نیمرخ شخصیتی را فراموش نکنید. با یک بررسی درست کارشناسانه اطلاعاتی برایتان روشن می شود که حتی بعد از سالها رابطه قبل از ازدواج هم نخواهید توانست به آن برسید.

۱۱- فراموش نکنید که عشق، شرط لازم برای یک ازدواج موفق است اما «هرگز کافی نیست». پس هیچگاه صرفا به خاطر عشق و بدون در نظر گرفتن شباهت شخصیتی، خانوادگی و …. ازدواج نکنید.

۱۲- امروزه دارا بودن حداقلی از علاقه و اشتیاق عاطفی و جسمی، لازمه یک ازدواج صحیح است. اگر اطرافیان شما صرفا به خاطر اینکه فلان دختر یا پسر شرایط خوبی دارد و ……… شما را به ازدواج با او ترغیب می کنند و می گویند عشق بعدا ایجاد خواهد شد……. هرگز باور نکنید. ممکن است هیچوقت این اشتیاق ایجاد نشود.

با سپاس فراوان از دکتر اعظم صالحی – متخصص مشاوره خانواده

زیبــاشــو دات کام

مطالب مرتبط

۵۹ دیدگاه‌

  1. سیمین گفت:

    چه سخته قلبتو سمت چپ بذارن و بگن به راه راست برو…… دقیقا تو همین حالم ک من طرفو پسندیدم باهاش اشنام ولی خانواد ه من هنوزم پایبند شیوه کاملا سنتی ان.اووف

    [پاسخ]

  2. سیما جوان گفت:

    سلام
    نمیشه گفت که ازدواج مدرن بده یا خوبه یا نمیشه گفت ازدواج سنتی بده مطلق یا خوب مطلق است همه چی به نظر من بسته به شانس ادم وعقل ادم است
    من و شوهرم همدیگرو توی چت پیدا کردیم بعدش کلی حرف وتلفن و دیدار داشتیم اون از یه شهر دور من ازتهران بودم خانواده ام را زود درجریان گذاشتم اونم همینطور پسرای شهرستان کلا دوست ندارن وبلد نیستن به یه دختر پاک خیانت کنن وسرکارش بذارن شوهرم ازاین دسته ادما بود خداراشکر منم اولین بارم بود دوست پسر پیدا کرده بودم ودوست داشتم باهاش ازدواج کنم نمیدونم شاید اگه دوست پسرای زیادی داشتم با شوهرم ازدواج نمیکردم همون تهران ازدواج میکردم نمیدونم واقعا!ولی میخام بگم شانس اوردم شوهرم پاک بود خانواده سالمی داشت تحصیلات داشت تو سن ۲۶سالگی کارخوبی داشت ماشین داشت خیلی غیرتی بود بهم اهمیت میداد ۹ماه بعدازدوستی که حتی دوبار درحضور مادرم وخواهرم اومد خونمون ناهار ما باهم نامزد شدیم بعد ۶ماه عقد کردیم بعد ۸ماه هم اومدم شهری که شوهرم کار میکرد مستقر شدم ازخانواده ام دور دور دور شدم سخت بود ولی بلاخر عشق و علاقه کمکم کرد که بمونم وبعضی شرایط سخت را تحمل کنم والان پس از ۸سال زندگی خداراشکر از شوهروزندگیم راضیم دیگه به غربت ودوری هم فکرنمیکنم
    اما خیلی ها رو دیدم تو ازدواج سنتی شون یا مدرن شکست خوردن همشون یه دلیل مشترک داشتن کوتاه نیامدن وگذشت نداشتن همشون همینو میگن چیزی که من ۱۰۰%داشتم خیلی سخت بود کوتاه اومدن اما عشق درمن خیلی زیاد بود نمیذاشت ول کنم برم جدای از مشکلات دیگه افراد شکسته خورده ودلایل مهم دیگه شون این دلیلی که ذکر کردم رو همشون به زبون اوردن
    موفق باشید

    [پاسخ]

  3. لیلا گفت:

    سلام ………………..عالی بود ممنون ………………..بای بای

    [پاسخ]

  4. سحر گفت:

    عالی بود مثل همیشه.مرسی

    [پاسخ]

    سلام پاسخ در تاريخ سپتامبر 7th, 2013 11:33:

    ممنون فوق العلاده عالی و خوب بود.

    [پاسخ]

  5. علی گفت:

    چرا نمیاد؟

    [پاسخ]

  6. علی گفت:

    سلام میشه بفرمایید ازدواج مدرن چطوریه؟ مدرن یعنی اینکه اگه یه دختر خانومی رو دیدی درموردش فکر کنی و پیشنهاد ازدواج بدی؟یا مدرن جور دیگه ای هم داره؟

    [پاسخ]

    k11_85 پاسخ در تاريخ آگوست 25th, 2013 21:32:

    علی اقا شما چند سالته؟؟

    [پاسخ]

    علی پاسخ در تاريخ آگوست 27th, 2013 11:51:

    ۲۲سالمه

    [پاسخ]

    reza پاسخ در تاريخ آگوست 27th, 2013 12:25:

    اگر می خواهی مدرن ازدواج کنی باید اطلاعاتت در مورد همسرت زیاد باشه. یعنی در مورد زن و یا برعکس زنان در مورد مردان. باید آگاهی بیشتری داشته باشی از همه مسائل . نمونه اش برو تمام کامنتهای مربوط به زن و مرد در این سایت را بخون و نگاه کن تا چه حدی اطلاعاتت با انها جور در میان . اگر توانستی حدود ۷۰% این کامنتها را بفهمی می توانی ادعا کنی می توانی مدرن و با آگاهی انتخاب کنی. علی آقای ۲۲ ساله رعنا.

    [پاسخ]

    k11_85 پاسخ در تاريخ آگوست 27th, 2013 12:26:

    خوب علی اقا این سوال های که رد مجموع میکنی رو یه پسر ۱۵ ساله باید تو ذهنش باشه.. شما که دانشگاه هم داری تحصیل میکنی الان در محیطی هستی که اطرافت پر از دختر و پسر برای یه پسری در سن شما باید خیلی فراتر از این سوال ها تو ذهنش باشه
    فردا باید وارد جامعه کاری بشی و از تحصیلاتت استفاده بکنی..

    [پاسخ]

    reza پاسخ در تاريخ آگوست 26th, 2013 14:27:

    جونم برات بگه علی جان . جدیدا مردم دیگه همدیگر را سر چهار راه و راه مدرسه و دانشگاه و پارک نمی بینند. تو اینترنت و فیس می بینند . ووووو اگر باب هم بودند ازدواج مدرن سر میگیره . یعنی سنتی فینیش برای بعضی ها. ولی با این همه خواستگاری میرند ناز عروس را می کشند دست پدر عروس را و مادر عروس را می بوسند. طلا می خرند و وووو بعد می گند ما مدرن ازدواج کردیم در صورتی که نصف بیشترش همان سنتهای قبلی بوده است. ولی هر جور باشه مبارکه . انشا… به پای همدیگه همیشه جوانبخت و خوشحال و سرزنده و عاقبت بخیر شوند.

    [پاسخ]

    علی پاسخ در تاريخ آگوست 27th, 2013 19:44:

    سلام
    ممنونم از دوستای خوبم
    برای بعضیا سخته تو دانشگاه از کسی خواستگاری کنه یا جای دیگه ازدواج بهتره اولش سنتی باشه بعد دخترو پسر خودشون خانواده هارو کنترل کنن چون اگه با خانواده باشه فردا عقد میخونن من اولش میگفتم خوبه ولی الان میگم خیلی بده باید با رعایت مسائل و نظارت صحیح خانواده به نتیجه درست برسن همین

    [پاسخ]

    علی پاسخ در تاريخ آگوست 27th, 2013 19:45:

    میخوام بدونم ایا نظرم درسته یا غلط

    [پاسخ]

    eli پاسخ در تاريخ آگوست 27th, 2013 20:38:

    به نظرم هرچیزی که با مشورت خانواده و نظارت خانواده باشه خوبه چه برسه دیگه به دوستی و نامزدی و عقد و عروسی همشون اگه با مشورت خانواده باشن بهتره درسته که خانواده سخت میگیره ولی مشورت کردن خوبه.

    [پاسخ]

    reza پاسخ در تاريخ آگوست 28th, 2013 08:10:

    علی جان مشورت با خانواده خوبه . بشرطی که فردا کاسه کوزه را سر آنها نشکنی تا تقی به تقی خورد نگی تقصیر خانواده بود من گفتم آنها گوش ندادندوووو. ولی سعی کنید کسی را که انتخاب می کنید حتما ایدال شما باشد نه خانواده بگه این برای ما ایداله.یعنی اول شما با خانمت زندگی خواهی کرد نه پدر و مادرت. سعی کن بعد از انتخاب اولیه که گفتی این را می خواهم اگر خدا قسمت کنه بعد بیا با خانواده در مورد بعضی مسائل مشورت کن. ولی انتخاب اولیه را به عهده هیچ کسی نگذارید بعدا پشیمان می شوید. تحقیق را به عهده خانواده بگذارید نه انتخاب را.

    [پاسخ]

    علی پاسخ در تاريخ آگوست 28th, 2013 14:11:

    سلام
    خیلی ممنون از نظرتون میخواستم بدونم در جلسه خواستگاری چه مباحثی باید مطرح بشه؟و خواستگاری حد اقل چند جلسه باید باشه؟

  7. علی گفت:

    سلام

    [پاسخ]

    سهیلا پاسخ در تاريخ آگوست 25th, 2013 19:24:

    علیک سلام

    [پاسخ]

  8. Ati گفت:

    سلام ب همه.من تازه عضو شدم تا حدودی نظراتونو خوندم برام خیلی جالب بود. فقط ۱سوال برام پیش اومد:هدفتون از بحث وگفتگوها چیه؟اینکه زندگی همدیگرو مثال بزنیم چه چیزی رو تو زندگی بقیه تغییر میده؟ همه ک شرایطشون مثل هم نیست؟!!؟

    [پاسخ]

    reza پاسخ در تاريخ آگوست 26th, 2013 14:29:

    آتی جان هدف استفاده از تجربیات و دانسته ها جهت زندگی بهتر . شما هم بفرمایید

    [پاسخ]

  9. نسیم گفت:

    چقدر بدبین …!!!!!!!!!!!!
    ما هر دو کارمند بانکیم…
    همسرم تو سال ۹۰ یه خونه کوچیک به پیشنهاد من خرید … چیزی که صدسال به فکرش هم نمیرسید و میگفت اگه قرار باشه مجرد بمونم احتیاجی به خونه ندارم ولی من دیدش رو عوض کردم … خودم براش پیدا کردم و دوتایی با هم برای قولنامه رفتیم و خریدیم..
    سال ۹۰ من ۲۰ میلیون تومن داشتم و یه مقداری قرض کردم با وام ۲۰ میلیونی مشتریان بانک مسکن و ۳۰ تومن رهن یه خونه خریدم … ( بدون وام کارمندی)
    بعدش یه مدت تو خونه من زندگی کردیم و بعد هردومون فروختیم و رفتیم یکی از بهترین نقاط شهر ( البته از دید خودمون ) نه خیلی جای تاپ .. نه الهیه ، نه محمودیه … یه جای قابل قبول تو شمال شهر تهران …
    چه چیزی برای پنهان کردن هست ؟؟؟
    مگه شما به من چی میدید ؟؟؟
    من برنامه ریزی کردم و زندگیم رو به سمتی که دلم خواست هدایت کردم و خدا هم برامون سنگ تموم گذاشت …
    حالا هرجور مایلید ….

    [پاسخ]

    مانا پاسخ در تاريخ آگوست 25th, 2013 14:02:

    اینو قبول دارم که بیشتر خانم ها برنامه ریزی مالیشون عالیه.موفق باشید

    [پاسخ]

  10. نسیم گفت:

    سلام
    من به صورت فوق مدرن ازدواج کردم …
    من یک زن ۲۸ ساله هستم و همسرم مرد ۳۲ ساله …
    سال ۱۳۹۰ توی فیس بوک با هم آشنا شدیم …
    در اولین روز عضویت من در فیس بوک… همسرم از خانواده فوق العاده ای است …
    تربیت بی نظیری دارد .. زندگی آرمانی ای دارم که با شواهدی که در جامعه امروز می بینم هرگز فکر نمیکردم بشود در جامعه امروز ساخت …
    سال ۹۱ عقد و ازدواج کردیم …
    الان یکسال و اندی از اون روز میگذره و ما دو نفر با تلاش خودمون به همه چی دست پیدا کردیم …
    بهترین عقد و عروسی رو جداگانه و مطابق میل خودمون برگزار کردیم .. هر دو ما از خونواده های متوسطیم و روی پای خودمون هستیم …
    امروز خونه بزرگ تو یکی از بهترین نقاط شهر .. ماشین مناسب … و هر چیز دیگه ای فکرش رو بکنید رو خدا قسمتمون کرده ، هیچ کدوم اینها رو در دوره تجرد نداشتیم …
    هیچ کمکی هم از پدر مادرامون نداشتیم …
    دونفرمون شاغلیم و هدف گذاری کردیم و بهش رسیدیم …
    این هدفگذاری رو قبل از ازدواج و در سال نود انچام دادیم و برنامه ریزی کردیم …
    امروز هم به لطف خدا به همه داشته هامون یه نی نی ناز ، یه پسر گل که تا آخر سال میاد تو بغلمون اضافه شده …
    دیگه هیچی کم نداریم .. خدا در حق ما همه چی رو تموم کرده …
    امیدوارم برای همه جوونا هم همینجور پیش بره …
    .
    فقط اومدم که بگم ازدواج ربطی به نحوه آشنایی و اقدام نداره …
    ازدواج فقط و فقط چند شرط لازم داره ..
    ۱- خواست خدا
    ۲- انتخاب درست ، بازکردن چشم و ندید نگرفتن ایرادات طرف مقابل …
    ۳- اینکه دو طرف انسان باشند به معنای واقعی … مثل همسر من … مثل عشق همیشگیم …
    یه نکته مهم :
    تو دوره قبل از ازدواجمون برای هم فیلم بازی نکردیم ، خودمون بودیم ، گاهی همسرم با من مخالفت میکرد و سر حرفش وای میستاد ، بعد هم بهم میگفت اگه تو زندگی همچین موردی پیش بیاد هم همین رفتارو می بینی ، اگه میخوای ناراحت شی از همین الان ناراحت شو …
    .
    برای پایداری عشقمون و خونواده مون دعا کنید

    [پاسخ]

    goli پاسخ در تاريخ آگوست 24th, 2013 19:24:

    movafagh bashid nasim jaan
    hamintor hame javoonaa

    [پاسخ]

    goli پاسخ در تاريخ آگوست 25th, 2013 09:59:

    خیلی‌ از مشاغل هستن که با یه سال کار کردن می‌شه همه چی‌ گرفت مخصوص اگه هر دو شاغل باشن
    درضمن پسری که قصدش ازدواج هست حتما پس‌انداز هم داره

    حالا هر چی‌

    بنظر من اگه آدما تو ازدواج به خدا توکل کنن خدا همه چی‌ بهشون میده

    چیزی که همه حتما دیدن

    ولی‌ نسیم جان من موندم مگه می‌شه آدم بصورت مجازی همسر پیدا کنه و ازدواج کنه من که هر جور بهش فکر می‌کنم این ازدواجا آخر و عاقبت نداره

    ولی‌ درمورد شما من واقعا خوشحالم که خوشبختید امیدوارم همیشه باشید

    [پاسخ]

    نسیم پاسخ در تاريخ آگوست 25th, 2013 14:00:

    مگه نحوه آشنایی ربطی به ادامه زندگی داره ؟؟؟
    مهم آدمشه که چه جور بار اومده باشه ….

    [پاسخ]

    سمانه پاسخ در تاريخ آگوست 28th, 2013 09:04:

    نسیم جان من یک مشاور وروانشناسم وبا توجه به تجربیاتم منظورت اگه اینه که توسط اقوام وهمکار ودوست کسی معرفی بشه یادر زیارتگاه یا جای تفریحی ادم باکسی اشنا بشه مهم نیست مهم دو نفر واصالت خانواده هست اما بعضی اشنایها مخرب وجنبه سو داره که باید همه جنبه ها رو در نظر گرفت برات ارزوی خوشبختی میکنم

    [پاسخ]

    reza پاسخ در تاريخ آگوست 25th, 2013 08:58:

    نسیم خانم امیدوارم همیشه خوشبخت باشی و هیچ وقت روی غم نبینی . ولی بنظر من بعضی چیزها با واقعیت جور نیستند . اینکه در عرض دو سال خونه بهترین نقطه شهر و ماشین مدرن و خلاصه همه و همه . بنظر بنده شما خانواده پولداری بودید یا همسرتون . وگرنه مردم سی سال شاغل میشوند ولی همچین چیزی را ندارند. شما از کره مریخ آمدید. یا اینکه ما نمی فهمیم شغلتون مگه چیه این همه درآمد ممکن نیست تو دو سال . واقعیت ها را چرا پنهان می کنید. ؟؟؟؟!!!!!!

    [پاسخ]

    سوگلی پاسخ در تاريخ آگوست 25th, 2013 16:03:

    نسیم جون موفق باشی عزیزم

    [پاسخ]

  11. سپیده گفت:

    بچه ها ازدواج سنتی درست خیلی وحشتناک بود که بودن علاقه باید تن به ازدواج داد ولی ازبعضی ازدواجهای امروزی دوام زندگی بهتر بود واحترام خودشو داشت شاید نمونه آنها همین پدرو مادرامون باشند

    [پاسخ]

    reza پاسخ در تاريخ آگوست 24th, 2013 11:18:

    سپیده جان سلام. ازدواج سنتی اگه محکم و با دوام بود چون زن به همه چیز تن می داد . یعنی زن کاملا مطیع و فرمانبر شوهرش بود. اینقدر زندگی امروزی و اطلاعات و امکانات امروزی برای زنان وجود نداشت. مرد هم به علت مسائل سنتی بیشتر پایبند و قید به رعایت سنتها و زندگی خانواده فارغ از ارتباطات خارج از محدوده خانواده بود. ولی زندگی امروزی می طلبه مرد و زن با بیرون ارتباط داشته باشند فعال باشند بنابراین همه اینها مستلزم دادن اختیارات بیشتر به زن و دادن فرصت بیشتر به زن است. بنابراین نمیشه در عصر حاضر سنتی صرف بود ولی مدرن صرف بودن هم درست نیست . باید فرهنگ کشور و جامعه را هم کمی در نظر گرفت. در هر صورت بحث زیاده همه باید شرکت کنند . موفق باشی

    [پاسخ]

  12. دریا گفت:

    نه سنتی نه مدرن یه حالت ترکیبی…بنظر من دخترخانم تا احساس کرد که از طرف مقابلش که ازش خواستگاری کرده خوشش اومده باید حتما حتما حتما قبل از شروع رابطه به مادرش بگه اگر هم از نعمت مادر محروم بود به نزدیکترین کسش که البته همسنش نباشه این نزدیکترین فرد… بعد یه مدت آشنایی از پسره هم بخواد به خانوادشون اطلاع بده تا بزرگترها با هم در ارتباط باشن… و اینکه بنظرم حماقته دختری بخواد با پسری رابطه ی آشنایی شروع کنه که پسر اصلا شرایط ازدواج تا جند سال آینده رو هم نداره … مانا جان الان شما راضی هستید یا ناراضی؟ من در حدی نیستم بخوام راهنمایی کنم اما بنظر من اگه بعضی از مسائل زندگیمونو مطرح کنیم شاید دوستان دستمونو بگیرند.

    [پاسخ]

    reza پاسخ در تاريخ آگوست 21st, 2013 08:24:

    سلام بر همه دوستان. زندگی مدرن امروزه می طلبه انسان ها بیشتر همدیگر را بشناسند . نمیشه زیاد چشم بسته انتخاب کرد. چون مشکلات و اقتصاد و آینده و یک دونه بچه و حساسیت به آینده بچه و بی مادری و بی پدری و خلاصه عواقب بیوگی و همه و همه بیشتر از عدم آشنایی با همدیگر مصیبت بار خواهد شد. چون جای ریسکی نیست . الان جوانها در سن سی ازدواج می کنند . حالا تازه ازدواجشون هم با ریسک بالا و عدم شناخت باشه. حساب کن هزاران امید و سالها تحمل سختی حالا زندگی جهنمی بیاد روش طرف در عرض چند سال یا دیوانه میشه یا سکته می کنه کما اینکه می بینیم سکته تو سن ۴۰ و دور و بر آن . باید خیلی محتاط و با شناخت تصمیم گرفت.

    [پاسخ]

    مانا پاسخ در تاريخ آگوست 22nd, 2013 02:27:

    من کاملا راضی ام وهمیشه خدارو شکر میکنم که آقام آقام شده.واقعا مرد خوب از بزرگ ترین نعماته.انشاله واسه شما هم.به نظر من هم چن سال دوستی اصلا خوب نیست.زمان دو سه ماهه خیلی بهتره.من و شوهرم بعد خواستگاری دو ماهی حرف زدیم با هم و بعدش بله برون و عقد شد.واسه شناخت دو ماه کافی نیستا.تحقیق از پسر و خونوادش خیلی خیلی مهمه

    [پاسخ]

    مانا پاسخ در تاريخ آگوست 22nd, 2013 02:36:

    دریا جان من مانایی هستم که کامنت گلی جون رو جواب دادم و تو پست های دیگه هم کامنت گذاشتم.اون خانم یه کاربر دیگه هستن که ناراضی اند.تشابه اسمیه.

    [پاسخ]

    reza پاسخ در تاريخ آگوست 24th, 2013 08:29:

    سلام مانا خانم خوبی. بلاخره ما ندونستیم مانا کدوم یکیه. میشه مانا با سابقه یک اسم دیگه ای انتخاب کنه که بهتر بدونیم کی کیه؟؟؟البته خواهشا. میدونیم تقصیر شما نیست متاسفانه بعضی ها در انتخاب اسم دقت نمی کنند . حتی بعضی ها اینقدر از کسانی حمایت می کنند که آدم فکر می کنه دو نفر یکی هستند. مثل آقای کلانتر و انوشه

    [پاسخ]

    مانا پاسخ در تاريخ آگوست 24th, 2013 10:30:

    بغل کامنت من مربع زرد ظاهر میشه.انوووشه جون تکه.فقط خودشه !!!

    [پاسخ]

    reza پاسخ در تاريخ آگوست 24th, 2013 11:11:

    خسته نباشی ماناجان. چه خبر . راستی شما چرا سوال خاصی نمی کنید که مشکل خیلی ها باشه و روش نظر بدهیم. شاید خیلی از جوان ها مسائلی را روشون نشه سوال کنند ولی در کل شما را در این سایت خیلی لازم داریم همه.

    [پاسخ]

    eli پاسخ در تاريخ آگوست 24th, 2013 15:45:

    روتو برم رضا خودتو میزنی به اون راه.اتفاقا آقای کلانتر و انوشه جونم خیلی بهترازشما نظرنمیدن.بعدشم مانا جون شاید دوست نداره سوال بپرسه خودت سوال بپرس.من نمیدونم سرکار شما کارمیکنید یا وب گردی!

    مانا پاسخ در تاريخ آگوست 24th, 2013 16:20:

    من سوالی ندارم که بپرسم.یبار پرسیدم ۵۰۰ بار هی گفتم آقایون ج بدید!!!

    مانا پاسخ در تاريخ آگوست 24th, 2013 16:26:

    الی جون هنوز نیومدی تو انجمن که!اگه تو ثبت نام مشکلی داری نام کاربری و رمز مورد نظرتو به zibasho.com@gmail.com بفرست.ملیکا جون لطف میکنه واست درست میکنه

    eli پاسخ در تاريخ آگوست 24th, 2013 19:16:

    وای اشتباه تایپی داشتم منظورم این بود که آقا رضا اتفاقا انوشه جونم و آقای k1158خیلی بهترازشما نظرمیدن

    eli پاسخ در تاريخ آگوست 24th, 2013 19:12:

    سلام مانا جونم .نه هنوز نیومدم.مرسی مانا جونم از راهنمایت ممنون;-)

    [پاسخ]

    reza پاسخ در تاريخ آگوست 25th, 2013 12:47:

    eli خانم نکنه شما هم همون انوشه و کلانتر هستید؟؟؟؟ ولی باید بگم همه نظر می دهند خوبه . شما در حدی نیستید که بگید کی کامنتش خوبه یا کی بد . بهتره خودت نظر بدی مردم بخونند و بفهمند چند مرده یا زنه حلاجی. از کسی دفاع نکن مردم نیاز به وکیل ندارند. متشکرم.

    eli پاسخ در تاريخ آگوست 25th, 2013 15:34:

    آقا رضا شما که مثل اینکه به همه شک دارید اون بالا اول گفتید انوشه و کلانتر یکی هستند حالا هم میگه شاید من انوشه و کلانترم !!! هه هه هه من چون ازچیزی که بنظرم درست تر بود حمایت کردم به شما برخورد الان به من میگی تو انوشه و کلانتری!واقعا مزخرفه !!نه آقا من الی هستم و فقط با همین نام نظرمیدم و قبلا eبود اسم کاربریم وحالا اسم خودمو گذاشتم.درضمن من ازهرکی دلم بخواد حمایت میکنم چون تو بحثه رضا و آرمین و کلانترمن دیدم کلانترحق داره من فقط نظرمو گفتم همین.درضمن تو درحدی نیستی که بخوای بهم بگی چیکارکنم یا نکنم حمایت کنم یا نکنم خواهشنا اگه من نظری دادم شما جواب ندید.

  13. ستاره گفت:

    ازدواج سنتی؟؟ فکر نمی کردم هنوز هم باشه!
    مگه میشه بدون آشنایی با کسی تن به ازدواج داد!؟؟ وحشتناکه !!!!!!!!
    چطور بعضی از آدمها به خودشون اجازه میدن برای یه نفر دیگه تعیین تکلیف کنند!؟؟ چجوری به خودشون اجازه میدن به جای دیگران تصمیم بگیرن!!؟؟؟ دردناکه:(
    یک انسان که یک بار به دنیا میاد و یک بار حق زندگی داره خودش باید برای خودش تصمیم بگیره.
    واقعا نمیتونم درک کنم. خدایا اگه کسی هست که این چیزا رو نمی فهمه خودت بهش بفهون. آمین.

    [پاسخ]

    reza پاسخ در تاريخ آگوست 19th, 2013 08:31:

    بله ستاره خانم . در جامعه ما که بعضی خانواده ها به جوان ها خیلی سخت می گیرند متاسفانه حتی قاشق را در غذازدن را هم با احتیاط انجام می دهند چه برسه به زناشویی و انتخاب و خلاصه عشق و جوانی و دوست وووو..

    [پاسخ]

    مانا پاسخ در تاريخ آگوست 22nd, 2013 02:41:

    ستاره جان ازدواج ما هم سنتی بود ولی نه کسی نظرش رو تحمیل کرد و نه اجباری بود و نه نبودن شناخت.ما با هم آشنا شدیم و خودمون تصمیم به ازدواج گرفتیم فقط همه چی از اول زیر نظر خانواده بود.پدر من از روز اول خواستگاری گفت تصمیم با دختر و پسره.هر چی اونا بگن.ازدواج سنتی با ازدواج اجباری متفاوته

    [پاسخ]

    ستاره پاسخ در تاريخ آگوست 25th, 2013 17:03:

    درست میگی مانا جون. منم منظورم ازدواج اجباری بود

    [پاسخ]

  14. مانا گفت:

    من ازدواجم سنتی بود از اولش راضی نبودم.بعد از ۲۰ سال هنوزم راضی نیستم…

    [پاسخ]

    reza پاسخ در تاريخ آگوست 18th, 2013 13:14:

    مانا جان سلام . بنظر من هم ازدواج زیاد سنتیش خوب نیست . بعضی رسم و رسوم در ازدواج هست خوبه . ولی انتخاب زن با نظر دیگران و صرفا دیگران خوب نیست. من کسی را می شناسم خانواده خیلی خوبی هستند و محترم ولی پسرشون مهندس معماری می خوند که آقا حتی یک بار هم با دختره حرف نزده بود . و هیچ اطلاعی از اخلاق و رفتار و وضع جسمی و روانی هم نداشتند. خانواده ایشان و دوستان فامیلی کسی را معرفی کردند و ایشان ازدواج کرد بعد عقد توانست با دختره حرف بزنه. و با اینکه ظاهر نشون می دهند خوب و. راضی هستند ولی دختره از لحاظ جسمی مشکل داشت . حتی خیلی مشکل های دیگه داشت ولی پسره هیچ اطلاعی نداشت. من نمی دونم واقعا چی این کار درسته ؟؟؟؟ اینقدر هم افراط خوب نیست.؟؟؟

    [پاسخ]

  15. علی گفت:

    سلام بنظر من اینم درست نیست دخترو پسر قبل از ازدواج باهم دوست باشن چون بعدها اگه یه مشکلی بیش بیاد ممکنه طرف بگه تو همونی هستی که به من پا دادی و معلوم نیست که چجور آدمی هستی و ما میتونیم اولین قدم رو سنتی برداریم و بعد از اون بصورت مدرن رفتار کنیم که تصمیم درستی بگیریم

    [پاسخ]

    goli پاسخ در تاريخ آگوست 14th, 2013 10:58:

    آره موافقم منم که گفتم ازقبل همدیگر رو ماده نظر بگیرن این نبود که مثلا باهم دوست باشن یا رابطه دیگه یی‌‌

    چون مثلا دوستم با دوست پسرش ازدواج کرد ۲۴ساعت چکش میکرد می‌ترسید مبادا دوستم با کس دیگیی‌ دوست شه اوووو

    [پاسخ]

    مانا پاسخ در تاريخ آگوست 14th, 2013 13:49:

    سلام گلی جووونی.میبینم که تیکه کلام ما رو گرفتی خانووم.اوووووووووووووووووو

    [پاسخ]

    goli پاسخ در تاريخ آگوست 14th, 2013 23:20:

    heeheheeeheeee bavar kon havasam nabood nakhodagah neveshtam golammm

    [پاسخ]

    reza پاسخ در تاريخ آگوست 15th, 2013 11:46:

    علی جان باید بگم شما اگر واقعا همدیگر را دوست داشته باشید باید بهم اطمینان کنید . ولی کسی که دیگری را با شک دوست داره با شک هم زندگی خواهد کرد و این عضابش بیشتره. ما نباید زیاد بدبین باشیم چون معمولا خانم ها وفادارتر از آقایون هستند. ولی در حالت کلی سنتی یا مدرن بستگی به شخص و نوع عملش داره . انسانهایی هستند چندین سال با هم دوست هستند وبعد با هم ازدواج می کنند و بسیار موفق هستند . انسانهایی را داریم کاملا پایبند و سنتی و بقول هم ایدال زندگی سالم . ولی بعد از مدتی متوجه می شوند چه مشکلاتی دارند که باعثش زندگی سنتی بوده است و برعکس . بلاخره در زندگی مشکل هست ولی با مشکل نوع برخورد و طریقه تصمیم گیری مهم است و……

    [پاسخ]

  16. goli گفت:

    ازدواج من سنتی‌ بود هر چند ۳-۴ماه قبل از عقد با هم رابطه تلفنی داشتیم
    در هر صورت ازدوجای سنتی‌ ریسکشون خییییلیییی بالاست و من خدا رو شکر می‌کنم که انتخابم بد نبود

    به نظر من ازدواج باید دوطرف از قبل همدیگرو مدّ نظر بگیرن وقتی‌ طرف مقابلو خوب شناختن اقدام به خواستگاری کنن نه اینکه آدم پسرشو برداره ببره خون دختری که تابحال ندیده بد بگن انتخاب کن

    [پاسخ]

    مانا پاسخ در تاريخ آگوست 14th, 2013 13:47:

    ازدواج منم همینطور بود دقیقا. و الان کاملا راضیم و به شوهرم میگم خب اگه تو برعکس این اخلاقی رو که داشتی اگه میشد من چکار میکردم.واقعا عین هندونه دربستس.خیلی ها قبل ازدواج میخوان آشنا بشن اما درگیر مسائئل عاطفی و تا حدی جنسی میشن همینطور که تو پست اشاره شده و حتی با دونستن اینکه با هم تفاهم ندارن ازدواج میکنن و شکست میخورن.انشاله که همه خوشبخت تر بشن

    [پاسخ]

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

14 + 15 =